دو رساله در باب حکومت
دو رساله در باب حکومت (Two Treatises of Government)
نوشتۀ جان لاک، در آغاز دهۀ ۱۶۸۰، مشتمل بر دو رساله. نخستین رسالۀ آن ردّیهای بر اندیشۀ حق الهی پادشاهان[۱] است که در کتاب پدرسالار[۲]، اثر سِر رابرت فیلمر[۳]، بازگو شده بود. براساس این اندیشه، پادشاهان از اقتداری الهی برای حکومت برخوردارند که از حضرت آدم به آنان رسیده است و کودکان و بردگان، بهموجب فرمان الهی، باید همۀ زندگی خویش را تسلیم والدین یا اربابان خویش کنند. اما لاک میگوید که هیچگونه سوابقی از میراثبری پادشاهان از حضرت آدم دردست نیست، و اگر بخواهیم از منطق فیلمر تبعیت کنیم، کودکان و بندگان فرمانبردار همواره بنده و برده خواهند ماند. در رسالۀ دوم، ضمن بررسی حق پادشاهان برای حکمرانی، این ادعا مطرح میشود که انسانهای بالغ بنا به سرشت خود آزاد و برابرند و، مادام که قوانین اخلاقی را زیر پا نگذارند، حق دارند بر امور خویش حکم رانند. از این گذشته، آنها میتوانند با درآمیختن کار خود با زمین، که از اموال مشاع است، حق مالکیت بهدست آورند ولی فقط میتوانند همان بخشی را که قادر به استفاده از آن هستند، تصاحب کنند. به باور لاک، پادشاه بخشی از این قرارداد اجتماعی است و فراتر از قانون قرار ندارد. از همینرو، حکومت و سلطان موظفاند که حقوق طبیعی شهروندان در زمینۀ بهرهمندی از حیات، آزادی، و مالکیت را تضمین کنند. دو رساله در باب حکومت در ۱۶۹۰ منتشر شد.