دو نجیب‌زاده ورونایی (کتاب)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
روی جلد یکی از چاپ‌های لاتینی کتاب
روی جلد یکی از چاپ‌های لاتینی کتاب

The Two Gentlemen of Verona


کمدیِ پنج‌پرده‌ایِ منثورِ آمیخته به نظم، اثر ویلیام شکسپیر. دو نجیب‌زادۀ ورونایی که نخستین بار در سال 1616م در قطع نیم‌ورقی انتشار یافته‌، از کارهای ابتدایی اوست که حدود سال 1594 نوشته شده است. از کتاب ترجمه‌هایی به فارسی توسط فریده مهدوی دامغانی (چاپ 1379) و نوید سید علی‌اکبر (چاپ 1398) با عنوان دو نجیب‌زادۀ ورونا در دست است.


نقد و بررسی مختصر

براساس نشانه‌هایی حدس زده‌اند که شکسپیر این نمایشنامه را از روی شتاب نوشته است. مثل این‌ که موقعیت جغرافیایی شهرها غیرواقعی تعیین شده. ورونا و پادوا با میلان اشتباه گرفته شده. تنها این‌طور می‌شود این خطا را توجیه کرد که شکسپیر نام‌های ورونا و میلان را به آن علت به کار برده تا با فراغ بال بتواند از لندن سخن بگوید. با این توجیه باید آنها را نماد نام‌های دیگر در نظر آورد. به همین طریق می‌توان خطاهای فاحش دیگر نمایشنامه را توجیه کرد. عنصر طنز را دو دلقک به نمایشنامه می‌دهند: لانس[۱] و اسپید[۲]. لانس خدمتگزار والنتینه[۳] و اسپید مستخدم پروتئوس[۴] است. لانس که همیشه سگش، کراب، را همراه دارد، از دیگری مضحک‌تر است. این کمدی را با وجود خطاهایش نباید بی‌اهمیت شمرد. چرا که در آن پیش‌زمینۀ شکل‌گیری برخی موقعیت‌ها و شخصیت‌های تاجر ونیزی و رومئو و ژولیت و شاهکارهای دیگر شکسپیر را می‌توان دید.


پی‌رنگ

در نمایشنامه والنتینه و پروتئوس دوستی عمیقی با هم دارند. والنتینه دختر دوک میلان، سیلویا[۵]، را دوست دارد؛ پروتئوس هم عاشق او می‌شود و از نامزدش، یولیا[۶]، دل می‌کند. دوک می‌خواهد دخترش را به مرد عجیبی به اسم توریو[۷] بدهد. پروتئوس دوستی‌اش را فراموش می‌کند و به دوک خبر می‌دهد که والنتینه می‌خواهد سیلویا را برباید. والنتینه را از شهر بیرون می‌کنند. او حین فرار از شهر با جماعتی از راهزنان مواجه می‌شود. آنها به خاطر هیبت والنتینه او را به عنوان فرماندۀ خود برمی‌گزینند. پروتئوس که حالا میدان را از یکی از رقیبانش خالی یافته و امکان دیدار سیلویا را دارد، سعی می‌کند با قانع کردن دختر به پذیرفتن توریو، خود باب معاشقه با او را باز کند. نامزد سابقش، یولیا، که برای یافتن او به میلان آمده در یکی از دیدارهای آن دو با لباس خدمتکار حضور می‌یابد. سیلویا برای آن که با توریو ازدواج نکند همراه با شهسواری به نام اگلامور[۸] که پس از مرگ معشوقه‌اش با خود پیمان پاکدامنی بسته فرار می‌کند. در راه سیلویا اسیر راهزنان تحت فرمان والنتینه و اگلامور موفق به فرار می‌شود. پروتئوس سر می‌رسد و قصد دارد او را آزاد کند که موفق نمی‌شود. در صحنه‌ای پروتئوس که از توانایی خود در جذب توجه و محبت دختر ناامید شده قصد دست‌اندازی به او را دارد که والنتینه که خود در صحنه مخفی شده پرده از خیانت او برمی‌دارد. پروتئوس ابراز پشیمانی و طلب بخشایش می‌کند و والنتینه ضمن بخشیدنش بزرگواری کرده و با چشم‌پوشی از سیلویا او را به پروتئوس می‌سپارد. در این صحنه یولیا که همچنان در لباس مُبَدَل (خدمتکار) حضور دارد بی‌هوش بر زمین می‌افتد و پروتئوس که از بزرگواری دوستش و حال نامزد سابقش متاثر شده، بر سر پیمان خود به یولیا بازمی‌گردد. نهایتا دوک میلان با ازدواج دخترش با والنتینه موافقت و همان روز بزمی برای ازدواج دو جفت برپا می‌کند.


منابع




  1. Launce
  2. Speed
  3. Valentine
  4. Proteus
  5. Sylvia
  6. Julia
  7. Thurio
  8. Eglamour