ذو الخمس

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

ذُو‌الخَمس

اصطلاحی در موسیقی قدیم ایران که برای فاصلۀ پنجم به‌کار می‌رفت. علینقی وزیری در کتاب موسیقی نظری آورده است: «در موسیقی ایران اگر گام را به آن معنی که امروز در موسیقی اروپایی مشاهده می‌شود وارد نماییم باید بدانیم که اغلب یک دانگ یا یک‌پنجم از آن مورد استفاده و عمل خود دستگاه است. (در قدیم ذوالاربع و ذوالخمس می‌گفته‌اند) و آن هم غالباً دانگ اول است...». ذوالخمس نیز مانند ذوالاربع اقسام مختلف داشته که گاهی اوقات از افزودن یک پرده (یک فاصلۀ طنینی) به انتهای یک ذوالاربع درست می‌شده است. معروفی در ردیف هفت دستگاه دربارۀ ذوالخمس آورده است: «هر دوره شامل یک فاصلۀ چهارم و یک فاصلۀ پنجم درست است و فاصلۀ پنجم خود مجموع یک فاصلۀ چهارم و یک پردۀ انفصالی است... و پردۀ انفصالی ممکن است در ابتدا یا در انتهای دانگ دوم قرار گیرد و خود به فاصله‌های کوچک‌تر قابل تقسیم است». فاصلۀ پنجم درست (ذوالخمس) موجود در دوره به نوزده نوع تقسیم می‌شود که دوازده تای آن را صفی‌الدین و هفت تای دیگر را علی جرجانی در قرن ۷ق در شرح ادوار صفی‌الدین بر آن‌ها اضافه کرده است و عبارت‌اند از ط ب ط ط ـ ط ط ب ط ـ ط ط ط ب ـ ت ج‌ ج‌ ط ـ ط ط ج‌ ج‌ ـ ط ج‌ ط ج‌ ـ ط ب ج‌ ج‌ ج‌ ـ ب ج‌ ج‌ ج‌ ط ـ ب ج‌‌ ج‌ ط ج‌ ـ ج‌ ج‌ ط ب ج‌ ـ ج‌ ط ب ج‌ ج‌ ـ ج‌ ط ج‌ ط ـ ف ج‌ + ب ط ط ـ ج‌ ب + ب ط ط ـ ف ج‌ ، ط ط ب ـ ف ج‌ ط ج‌ ج‌ ـ ج‌ ط ط ج‌ ـ ج‌ ج‌ ج‌ ط ب ـ ف ج‌ + ب ج‌ ج‌ ج‌ . ط: مخفف طنینی معادل یک پردۀ بزرگ؛ ب: مخفف بقیه معادل نیم پردۀ کوچک؛ ج‌ : مخفف مُجَنّب معادل سه ربع‌پرده یا دوم نیم بزرگ؛ ف: برای نشان‌دادن کُما که از اولِ کلمۀ فضل به عاریت گرفته شده است. واژۀ فضل را اولین‌بار فارابی برای این مفهوم به‌کار برد.