رایش سوم
رایش سوّم (Third Reich)
آلمانِ تحت حکومت دیکتاتوری آدولف هیتلر (۱۹۳۳ـ۱۹۴۵). هیتلر و نازیها درصدد یافتن جایگاهی برای حکومت خود در تاریخ آلمان بودند تا به آن پیشینۀ تاریخی و مشروعیت بخشند. مفهوم «رایش سوم» نشأتگرفته از دو امپراتوری پیش از خود بود: امپراتوری مقدس روم در قرون وسطا و امپراتوری دوم آلمان از ۱۸۷۱ تا ۱۹۱۸. این اصطلاح را مولر فان دن بروک[۱] (۱۸۷۶ـ۱۹۲۵)، نویسندۀ آلمانی، در دهۀ ۱۹۳۰ ابداع کرد و نازیها آن را بهکار بردند. نازیها امپراتوریهای پیشین آلمان را دوران طلایی قدرت و وحدت آلمان میدانستند، چیزی که هیتلر برایش ارزش بسیار قائل بود. شارلمانی[۲]، پادشاه فرانکها (از اقوام ژرمنی) از ۷۶۸م و امپراتور امپراتوری مقدس روم از ۸۰۰م، بیشتر اروپای غربی را در قرن ۹م زیر فرمان خود متحد کردند و فرهنگ و قوانین ژرمنی را در امپراتوری خود اشاعه دادند. فرانسه مملکت فرانکهای غربی و آلمان مملکت فرانکهای شرقی شد. امپراتوری شارلمانی و جانشینان آن به اشکال گوناگون به حیات خود ادامه دادند تا سرانجام در ۱۸۰۶ ناپلئون اول، امپراتور فرانسه، آن را ساقط کرد. فکر کشورگشایی، ایجاد امپراتوری، و متحدکردن مردم ژرمن اندیشهای جذّاب برای هیتلر بود. امپراتوری دوم یا رایش دوم، که در ۱۸۷۱ آغاز شد، آلمان را قدرتی جهانی کرد، اما دستاوردهای رایش دوم در پایان جنگ جهانی اول با پیمان ورسای[۳] (۱۹۱۹) بر باد رفت. هیتلر هرگز شکست آلمان در ۱۹۱۸ را نپذیرفت و برای او رایش دوم هرگز پایان نیافت. هیتلر با استفاده از اصطلاح «رایش سوم» حکومت نازی را در سیر طبیعی تاریخ آلمان گنجاند. از تأسیس رایشی ۱۰۰۰ساله سخن گفت تا به همگان بفهماند که امپراتوری او از دو امپراتوری پیشین آلمان بزرگتر و موفقتر خواهد بود. چون رایشهای اول و دوم را با جنگ و کشورگشایی بنیاد کردند، هیتلر خود را مُحق میدانست که رایش سوم را با جنگ و فتوحات گسترش دهد، که به جنگ جهانی دوم انجامید.