رزق
رِزْق
(در لغت بهمعنای روزی) در اصطلاح عبارت است از آنچه که خداوند برای گذراندن امور روزانۀ آفریدگانش قرار داده است. این اصطلاح در آیات مختلفی از قرآن آمده است. در برخی آیات از آن به عطای مداوم الهی و روزیِ هر آنچه که بر زمین قرار دارد یاد شده است (سورۀ یونس، آیۀ ۳۱؛ سورۀ هود، آیۀ ۶) و در آیات دیگر به معنای «خرج و مزد» (سورۀ مؤمنون، آیۀ ۷۲)، «نبوّت و علم» (سورۀ هود، آیۀ ۸۸) و «هر آنچه که آدمیان از آن بهرهمند شوند» (سورۀ بقره، آیۀ ۲۳۳) دیده میشود. لغتشناسان مسلمان، مانند راغب اصفهانی، از رزق به عطای دائمی و نصیب و بهره یاد کردهاند. مفسّران آن را در مقابل حرمان نهادهاند و با توجّه به رحمت عام و خاص خداوند، از رزق هم به عام و خاص یاد کردهاند. آنها در تفسیر آیۀ ۳۱ سورۀ یونس، مراد از رزق آسمانی را باران و برف و مانند اینها و مراد از رزق زمینی را رویاندن گیاهان و پرورش حیوانات گرفتهاند. در تاریخ کلام اسلامی، اشاعره هر آنچه را که آدمی بخورد رزق دانستهاند و از مسئلۀ حلال یا حرامبودن آن بحث نکردهاند، امّا معتزله رزق را صرفاً متوجّه حلال میکنند و حرام را رزق نمیدانند، چراکه در قرآن بر انفاق رزق الهی تأکید شده است و از خداوند دور است که حرام را روزی کسی قرار دهد. در نظر آنها رزق مُلک است. شیعه نیز همانند معتزله، هر آنچه را که به کار بردنش جایز باشد، اعمّ از خوردنی و غیر آن رزق میداند. درنظر شیعه مال دیگران بهرغم حلالبودن برای ما رزق نمیتواند بود، چراکه صاحب مال میتواند پس از حلال کردن آن از رأی خویش بازگردد و آن را حرام اعلام کند و آدمی را از تصرّف آن باز بدارد. شیعه همچنین رزق را مُلک نمیداند، چراکه همۀ جهان ملک خداوند است و رزق او نیست و دیگر نعمتهای الهی رزق بهشمار میروند. در فقه اسلامی بهدستآوردن رزق در مواردی واجب و در مواردی مستحب و در مواردی هم حرام است، امّا مکروه نیست. صوفیان مسلمان رزق را غذا میدانند و در انتقاد از نظر معتزله به آیۀ ۶ سورۀ هود استناد میکنند. آنها رزق را به سه شیوه تقسیم کردهاند: گاهی از آن به رزق عام و خاص یاد کردهاند که به ترتیب به «رزق معده یا طعام روزانه» و «رزق جان و روح یا ذکر» اطلاق میشود که اوّلی را به همه کس دهند امّا دومی از برای خواص است. در تقسیمبندی دیگر صوفیان، از رزق به چهار قسم رزق مضمون و رزق مقسوم و رزق مملوک و رزق موعود یاد شده است. رزق مضمون همان معیشت آدمی است که خداوند ضامن رسیدن آن به آدمی است. رزق مقسوم رزق معلومشده در ازل برای هر بنده است که به او میرسد. رزق مملوک به رزقی گفته میشود که هرکس که مالک آن است میتواند آن را ذخیره کند، مانند پول و کالا و مانند آن. سرانجام، رزق موعود آن رزقی است که خداوند به مؤمنان صادق و صالحان و عابدان وعده کرده است. در سومین تقسیمبندی رزق، با توجه به اینکه آن را غذا میدانند از غذای جسم و غذای دل و غذای سرّ سخن گفتهاند و آنها را به ترتیب «طعام» و «محبّت و عشق» و «مشاهده و مکاشفه» دانستهاند. آنها لقاءالله را رزق مؤمن منتهی و خاصّ الخاصّان میدانند. در کتابهای صوفیه دربارۀ حلال و حرامبودن انواع رزق و چگونگی بهدست آوردن آنها به تفصیل بحت شده است و برخی از صوفیان تا بدانجا در این کار سخت میگرفتهاند که آمیختگی اموال این جهان به حلال و حرام را دلیل حرامدانستن کسب رزق دانستهاند. علامۀ حلّی در ردّ این رأی، ضمن استناد به آیات مربوط به طلبروزی، کسب رزق را برای دفع ضرر و دفع ضرر را واجب دانسته است و از حلالبودن مال آمیخته به حرام برای شخص ناآگاه سخن گفته است.