زجرکش کردن
زَجرکُشکردن (lynching)
کشتن خشونتبار کسی به اتهام ارتکاب جرم، توسط شخص یا گروهی فاقد اختیار قانونی برای این کار. این شیوۀ مجازات خشن در ۱۷۸۰ در امریکا در کمیتهای در ویرجینیا[۱] با نام کمیتۀ حفظ نظم[۲] بهوجود آمد. یکی از اعضای این کمیته شخصی به نام کاپیتان ویلیام لینچ[۳] بود و لینچکردن هم مأخوذ از اسم اوست. نمونههای لینچکردن (که اغلب با به صلیبکشیدن همراه بود) بعد از جنگهای داخلی[۴] در بیشتر ایالتهای جنوبی امریکا رخ داد و انگیزهای نژادپرستانه داشت. در امریکا، در طول سالهای ۱۸۸۲ تا ۱۹۰۰، توسل به این مجازات همهساله بین ۹۶ تا ۲۳۱ مورد نوسان داشت، اما امروزه بسیار استثنایی است. در ایران، تختهبندکردن یا تختهکلاهکردن زندانی، یکی از روشهای مجازات خشونتبار بود که تا قبل از انقلاب مشروطه رواج داشت و با تصویب اولین قانون مجازات عمدی، در ۱۳۰۶ش، ممنوع، و انواع مجازات قابل اعمال به اعدام یا زندان یا جزای نقدی محدود شد. مجازات تختهبند، نوعی شکنجه است که دست و پای شخص را با تخته میبستند تا نتواند حرکت کند، نیز شخص را لای دو تخته قرار میدادند و اره بر سر او میگذاشتند تا نتواند بجنبد و آنگاه دو پارهاش میکردند، مجازات تختهکلاهکردن، از زمان صفویه متداول شده بود و تختۀ مدوّری را، که میانش به اندازۀ گردن آدمی سوراخ دایرهای داشت و تخته از قطر دایره دو تکه میشد، روی گردن گناهکار میگذاشتند و دو تکه را بههم قفل میکردند. گاه، تختۀ پهنی، که از عرض شانههای شخص بزرگتر بود، روی گردن او میگذاشتند و دو دست او را از دو سوراخ دوطرف تخته، بهسمت بالا خارج میکردند و او را با همین وضع در کوچه و بازار میچرخاندند و مردم در پی او راه میافتادند و کف میزدند.