زروان
زُروان
(یا: زَروان؛ بهمعنی زمان) در ایران باستان نام ایزدی با صفت بیکرانه، که مانند دیگر ایزدان مورد نیایش بود. از قراین پیداست که این ایزد سابقهای بسیار کهن دارد. در زمان ساسانیان، بر پایۀ زروان، مذهبی پدید آمد که نویسندگان دورۀ اسلامی، مانند ابن ندیم و شهرستانی، از آن بهنام زروانیه یاد کردهاند. این مذهب چنان رونقی گرفت که توانست تقریباً بهصورت دین رسمی ساسانیان درآید، تا حدی که نویسندگان مهمترین آثار ادب پهلوی، مانند بندهش و گزیدههای زادسپرم و مینوی خرد، از پیروان آن هستند. در مکتب زروانی هرمزد و اهریمن پسران زروانند. پیش از آفرینش آسمان و زمین و هر آنچه هست، حقیقتی بهنام زروان وجود داشت. زروان هزار سال نیایش کرد و ریاضت کشید تا فرزندی آوَرد بهنام هرمزد، تا هرمزد آسمان و زمین را بیافریند. پس از اینکه زروان هزار سال نیایش کرد و ریاضت کشید، در او این شک پدید آمد که آیا نیایش و ریاضت نتیجهای خواهد بخشید و هرمزد پدید خواهد آمد، یا اینکه آن همه رنج بیهوده بوده است. زروان همچنان که در این اندیشه بود، هرمزد و اهریمن را باردار بود. هرمزد حاصل نیایش و ریاضت بود و اهریمن حاصل شکی که او را فراگرفته بود. زروان هستی هر دو را حس کرد و با خود گفت: «دو فرزند در درون دارم. هر کدام که زودتر از آن دیگری برون آید او را پادشاهی خواهم بخشید». هرمزد اندیشۀ پدر را دریافت و این را به اهریمن گفت. اهریمن در دم شکم پدر را شکافت و در حضور ایستاد. زروان او را نشناخت که کیست. پرسید: «کیستی؟» و اهریمن پاسخ داد: «فرزند تو هستم». زروان گفت: «فرزند من خوشبو و نورانی است و تو تاریک و بدبو هستی». در این هنگام، هرمزد زاده شد. هرمزد نورانی و خوشبو برابر زروان ایستاد. زروان بیدرنگ دریافت که او پسرش هرمزد است که برای پدیداریش نیایش کرده است. پس دسته بَرسَم را که بههنگام نیایش بهدست میگرفت به هرمزد داد و گفت: «تاکنون من برای آمدن تو نیایش میکردم، از این پس تو باید برای من نیایش کنی». همین که زروان دسته برسم را به هرمزد داد و او را درود گفت، اهریمن به زروان نزدیک شد و گله کرد و گفت: «مگر پیمان نداشتی که هرکدام از فرزندانت زودتر نزد تو بیاید او را پادشاهی خواهی داد؟» زروان برای پرهیز از پیمانشکنی، به اهریمن گفت: «ای بدخیم و دروغزن، بگذار پادشاهی ۹هزار سال از آن تو باشد. هرمزد را نیز بر تو به شاهی میگمارم». پس از ۹هزار سال، هرمزد به پادشاهی میرسد و به دلخواه خود عمل میکند. آنگاه هرمزد و اهریمن آغاز به آفرینش کردند. هر آنچه هرمزد میآفرید نیکو بود و راست، و هر آنچه اهریمن میکرد بد بود و کژ.