زند
زَنْد
(واژۀ فارسی، بهمعنای توضیح، شرح) ترجمه و تفسیر اوستا به زبان پهلوی. در دورۀ اشکانیان و پس از آن در عهد ساسانیان، زبان اوستایی زبان مردهای بهشمار میرفت که فقط موبدان آن را میآموختند. از اینرو کل کتاب اوستا در دورۀ ساسانیان به زبان زندۀ آن روزگار، فارسی میانه، ترجمه شد. این ترجمهها تحتاللفظی و اغلب وفادار به نحو اوستایی بود و از آنجا که ترتیب قرارگرفتن واژهها در جمله در این دو زبان متفاوت است، نتیجۀ کار ترجمهای خام، ناآزموده و اغلب مبهم و گنگ بود. بنابراین شرح و تفسیری نیز همراه متن تهیه میشد که در واقع ترجمهای آزاد از متن اوستایی به زبان فارسی میانه بود و زند خوانده میشد. زندِ همۀ قطعات اوستا در دست نیست. اما بهیقین در دورۀ ساسانی وجود داشته است. امروز زند یَسْنْها، که شامل گاهان نیز میشود، ویسْپَرَد، وَندیدا، خردهاوستا، هیربدستان، نیرنگستان و اَوْگَمدَیچا در دست است. برای پیشوایان روحانی متأخرتر زردشتی، زند، که ترجمۀ متنهای مقدس به زبان فارسی میانه همراه با شرح و تفسیر بوده، قداست خاصی داشته است و از اینرو موبدان زردشتی آن را منبعی ملهم از عالم غیب تلقی میکردند و تمایزی میان متن اوستا و زند آن قایل نبودند و همۀ اوستا را بیت به بیت یا جمله به جمله، همراه با زند آن به خاطر میسپردند. بدینسبب اصطلاح «اوستا و زند» و «زند و اوستا» مکررّاً با هم در متنهای پهلوی بهکار رفته است. اما زندیگ (منسوب به زند) و صورت معرب آن، زندیق، دراصل بهمعنای کسی است که کتاب دینی (اوستا) را برخلاف موازین شرعی ترجمه و تأویل میکند.