زیربنا و روبنا

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

زیربنا و روبنا (base and superstructure)
در آموزه‌های مارکس و انگلس، مفاهیم معطوف به رابطۀ میان سازمان اقتصادی جامعه، زیربنا، و سازمان سیاسی، حقوقی، فرهنگی و آگاهی اجتماعی جامعه، روبنا. به باور مارکس، مجموعۀ روابط تولیدیِ زندگی مادّی، روند حیات اجتماعی، سیاسی و به‌طور کلی فکری را مشروط می‌کند. شیوه‌ای که زیربنا و روبنا را تعیین می‌کند، موضوع مباحثه‌های بسیار بوده است و بسیاری از نویسندگان از انگلس به بعد کوشیده‌اند تا خود را از تقلیل‌گرایی و الزامات مکانیستی‌ای که این استعاره ممکن است القا کند، خلاص کنند. انتقاد دیگری که به این نظر وارد شده، آن است که مناسبات تولیدی صرفاً اقتصادی نیست و روابط سیاسی و ایدئولوژیک را نیز دربرمی‌گیرد. گاه این دیدگاه که همۀ قدرتِ علّی در زیربنا متمرکز است و هر پدیده‌ای در روبنا صرفاً پدید‌ه‌ای ثانوی است، اقتصادگرایی نامیده می‌شود. این مسائل آشکارا به مسائل ناشی از تلقی ذهن به‌عنوان پدیده‌ای ثانوی و عارض برجسم شبیه است که این بحث را درپی دارد که آیا چنین بینشی هرگونه قدرت عِلّی را از خصوصیات ذهنی سلب می‌کند؟ نیز← مارکس، کارل