زیست خوان
زیستْخوان (Niche)
محیط زیست موجود زنده. زیستخوان مفهومی است که مستقلاً وجود ندارد، بلکه دست کم سه کاربرد متداول، و کاملاً متفاوت، از این مفهوم انتزاعی و رازگونه بهچشم میخورد. یکی از کاربردهای ابتدایی و کمتر رسمیّتیافتۀ اصطلاح زیستخوان عبارت بود از تشریح و توصیف نقش کارکردی یک گونه از جانداران در اجتماع، که به آن «زیستخوان التونی» (← التون، چارلز سادرلند) میگفتند. بعداً، مفهوم زیستخوان بهعنوان یک محیط چند بُعدی بزرگ پای بر عرصه نهاد. در اینجا هر جنبه نمایانگر کاربرد یکی از منابع (مثلاً، نوع غذا) یا نمودار تحمل یکی از شرایط زیستمحیطی (مثلاً، دما) مرتبط با حیات یک گونه است. زیستخوان استفادۀ یک گونه از منابع و گسترۀ شیوع آن را نسبت به اوضاع زیستمحیطی نشان میدهد که در آن میتواند دوام آورد و تولید مثل کند. این زیستخوان مفهومی است که امروزه پذیرش بسیار گستردهای یافته است. هاچینسون این زیستخوان را به زیستخوانهای «بنیادی» و «تحققیافته» تقسیم کرد. زیستخوان تحققیافته یکی از زیرمجموعههای زیستخوان بنیادی است، و آثار محدودکننده سایر گونههای تعاملکننده را لحاظ میکند. هر چند که در یک معنای تجریدی زیستخوان هاچینسون مفید است، به اکولوژی آسان و علمی کمک نمیکند. نظریۀ عملیتر «عملکرد بهرهگیری منابع» (RUF) از زیستخوان هاچینسون ناشی شده است که در یک منبع تک بعدی متمرکز است (هر چند که میتواند چند بعدی شود). در این نظریه بر زیستخوان بسیار تأکید شده است، اما هنگام مطالعۀ رقابت بین گونهها در بهرهبرداری از منابع، نیز بسیار مفید است. هر نوع زیستخوان مسائل خاص خود را دارد، اما هر کدام، بهعنوان یک مفهوم تجریدی، در ارائۀ چارچوبی نظری که در آن، اکولوژی گونهها مطالعه شود، مفید است. اینکه کدامیک از همه مفیدتر است، به پرسشهایی وابسته است که مطرح میشود.