ستر

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

سَتر

(در لغت به‌معنی پرده و پوشش) در اصطلاح عرفانی، هر آنچه مانع سلوک شود، و به‌ویژه فنای سالک را متوقف سازد. خواه اشتغال به دنیا باشد یا دلبستگی به رسوم و عادت‌ها و تعلقات. بدیهی است که در هر مرحلۀ فنا معنای خاصی دارد. از این‌رو، گاه به حجابی که عالم هستی بر قلب می‌نهد ستر گویند؛ و گاه مراد از آن ملاحظۀ اعمال حسنه‌ای است که نه تنها موجب رضایت نفس، که حتی موجب تقویت آن می‌گردد. بدیهی است که بدین‌ترتیب، تعداد سترها بسیار است.