سراج الدوله، میرزا محمد (۱۱۴۰ـ۱۱۷۰ق)
سراجالدوله، میرزا محمد (۱۱۴۰ـ۱۱۷۰ق)
(ملقب به: «منصور الملک») از فرمانروایان (حک: ۱۷۵۶/۱۱۶۹ـ۱۷۵۷/۱۱۷۰ق) بنگال. نوۀ دختری نواب علی وردیخان، حاکم بنگال، بیهار و اُرسیه، بود و نزد پدر بزرگش پرورش یافت و در ۱۱۶۱ق/۱۷۴۸ به حکومت بیهار رسید و به ولیعهدی علی وردیخان انتخاب شد. او از انگلیسیها خواست تا قلعه و استحکامات نظامی خود را در کلکته برچینند، اما انگلیسیها نه تنها اعتنایی نکردند بلکه آمادۀ نبرد با سِراجُ الدّوله شدند. سِراجُ الدّوله نیز سپاهی به مقابلۀ آنها فرستاد و پس از چند روز نبرد، آنها را شکست سختی داد و قلعه به تصرف نیروهای سِراجُ الدّوله درآمد (۱۷۵۶/۱۱۷۰ق) وی چند تن از رجال مهم انگلیسی به اسارت درآمده را به مرشدآباد فرستاد و بقیه را آزاد کرد و راجه مانک چند هندو را حاکم کلکته کرد و ارتشی در آنجا مستقر نمود. اما انگلیسیها مخفیانه با تدارک نیروهای زمینی و دریایی از مَدْرَس روانۀ کلکته شدند و برای مانک چند، پیام صلح و آشتی فرستادند و او نیز قلعۀ کلکته را تسلیم انگلیسیها کرد و سپس هوگلی به تصرف آنان درآمد. در همین زمان، خبر حملۀ احمدشاه دُرّانی به سِراجالدّوله رسید و او برای مقابله با احمدشاه ناگزیر معاهدۀ علیگره را با انگلیسیها امضا کرد (۱۷۵۷/۱۱۷۰ق) و همۀ متصرفات انگلیسیها را به آنان بخشید و اجازۀ قلعهسازی به آنان داد و تعهد پرداخت غرامت کرد. به دنبال آغاز جنگ هفتساله میان انگلستان و فرانسه در اروپا، نیروهای انگلیسی درصدد تصرف مواضع و استحکامات فرانسویها، ازجمله چند رَنگر در هند، بر آمدند، اما سِراجُالدّوله برای حفظ توازن قوا، به انگلیسیها اجازۀ تصرف مواضع باقیماندۀ فرانسویها را نداد و حاضر به تسلیم فرانسویها به آنان نشد. از اینرو، انگلیسیها درصدد جانشینی دست نشانده در بنگال به جای سِراجُالدّوله برآمدند و بدین منظور مخفیانه با میر جعفر، از فرماندهان سپاه سراجالدوله، قراردادی امضا کردند. پس از آن، نیروهای انگلیسی با سلاحهای پیشرفته بهسوی شمال پیشروی کردند. سِراجُالدّوله با حدود ۷۰هزار نیرو به مقابله آنها شتافت و در نزدیک پلاسی، بر ساحل رود بهاگیرتی، اردو زد. سپاه میانی سراجالدوله به نیروهای انگلیسی حمله برد، اما میرجعفر که فرماندهی جناح چپ را داشت تسلیم انگلیسیها شد و سِراجُالدّوله ناگزیر، شکست خورد و غنایم فراوانی نصیب انگلیسیها شد. سِراجُالدّوله با همسر خود به مرشدآباد و از آنجا به راج محل رفت و به خانهای پناه برد. اما او را تسلیم میر جعفر کردند و به دستور پسر میر جعفر بهقتل رسید.