سن یابی کهن مغناطیسی
سنیابی کهنْ مغناطیسی (archaeomagnetic dating)
روش سنیابی یا عمرسنجیِ مبتنی بر دیرینمغناطیس[۱] در مورد اشیای باستانی از قبیل بناهای ساختهشده از گِل پخته (اجاقها، کورههای سفالگری، تنورها). آتش در دماهای بیش از ۵۶۵ درجۀ سانتیگراد کانیهای آهنداری چون هماتیت[۲] را فعال میسازد و موجب میشود که ذرّات با میدان مغناطیسی زمین در آن زمان از نو همتراز شوند و سابقۀ مستمری دربارۀ راستا و شدّت آن بهوجود آید. همچنانکه میدان مغناطیسی در طی زمان تغییر میکند، زمانسنجیهای محلی و منطقهای در مورد راستای میدان را میتوان به اجرا درآورد و مستقلاً به سنیابی پرداخت. از مقایسۀ یک راستای میدان ناشناخته با زمانسنجی منطقهای، سن باستانشناختی[۳] بهدست میآید. لیکن، تغییرات منطقهای به معنی آن است که توالیِ اصلیِ جداگانهای لزوماً وجود دارد و ساختارها باید در آن محل باقی بمانند. برای سفالگری چینی نوعی توالیِ اصلی پدیدآمده و از این روش برای تأیید خاستگاههای چینیسازی ژاپنی در آریتا[۴]، واقع در بخش شمال غربی جزیرۀ کیوشو[۵]، استفاده شده است (۱۶۰۳ـ۱۶۲۷). در میدان مغناطیسی زمین، در توالی از ۷۰۰هزار سال قبل، جهتهای کاملاً معکوس درنظر گرفته شدهاند و اگر با شیوههای دیگر بهکار برده شوند میتوانند در سنیابی محلهای مربوط به انسانهای اولیه یاریبخش باشند. در طول چهار قرن گذشته، دادههای حاصل از گزارشهای رصدخانۀ لندن و یادداشتهای روزانۀ مربوط به ناوبری نشان میدهند که راستای حرکت میدان مغناطیسی زمین هر سال پیوسته به میزان ۲۳ درصد طول جغرافیایی به سمت غرب بوده است، اما هیچ الگوی سادهای از این امر برای دورانهای پیشین در دست نیست.