سینمای روستایی
سینمای روستایی
سینمای ایران همواره به روستا بهمنزلۀ مکانی با جذابیتهای موضوعی توجه داشته است. سازندگان فیلمفارسی سالهای طولانی در فیلمهایی مثل دختر چوپان (۱۳۳۲ش)، بلبل مزرعه (۱۳۳۶)، صفرعلی (۱۳۳۹)، پرستوها به لانه بازمیگردند (۱۳۴۲)، و ترانههای روستایی (۱۳۴۳)، چهرۀ روستایی سادهدل را با نوعی بلاهت و سادهلوحی، نشان میدادند که درعینحال شریف و زحمتکش بود. «انقلاب سفید شاه و مردم» در اوایل دهۀ ۱۳۴۰ نگاه فیلمسازان را به روستا به گونهای دیگر تجویز کرد، بهطوری که در دهۀ ۱۳۵۰ گروهی دیگر از روستاییان نشان دادهشدند که ویژگی عمدهشان احقاق حق و عصیان بر ضد ظالمان بود. ازجمله این فیلمها عبارتاند از بلوچ (۱۳۵۱)، خاک (۱۳۵۲)، گرگ بیزار (۱۳۵۲)، میراث (۱۳۵۵)، و سفر سنگ (۱۳۵۷)، که خود الگوی سینمای روستایی و مبارزهجویانۀ پس از پیروزی انقلاب اسلامی شدند؛ برخی دیگر از این فیلمها عبارتاند از برنج خونین (۱۳۶۰)، خاک و خون (۱۳۶۲)، ریشه در خون (۱۳۶۳)، گردباد (۱۳۶۴)، ترنج (۱۳۶۵)، جدال در تاسوکی (۱۳۶۵)، و ملکخاتون (۱۳۶۹).