شاه جهان بیگم
شاهجهان بَیْگُم (۱۲۵۴ـ۱۳۱۹ق)
بانوی فرمانروا، شاعر و عالم هندی، دختر جهانگیر محمدخان، حاکم بَهوپال. پس از مرگ پدر، در ۹سالگی فرمانروای انگلیسی هند، وی را به حکومت بهوپال منصوب کرد (۱۲۶۳ق)، اما بهسبب کمی سن، مادرش به نیابت او، امور حکومت را اداره میکرد. خواندن و نوشتن و شعر و ادبیات فارسی و اُردو و آداب کشورداری را نزد مادرش آموخت. وی در ترجمۀ قرآن، تألیف کتب دینی، بیان مسائل حکومتی، تیزهوشی، بخشش، دستگیری از مستمندان، و توجه به عالمان و دانشمندان مشهور بود. شاهجهان بَیگُم در ۱۲۸۵ق خود امور بهوپال را در دست گرفت و سپس با محمدصدیق حسنخان، از فضلا و نویسندگان هند، ازدواج کرد (۱۲۸۸ق). در ساختن بناهای عمومی، مانند مدرسه، مسجد، باغستان و بیمارستان بسیار کوشید. به پاس خدماتش، از ملکۀ انگلستان لقبِ «تاج هندوستان» و نیز «نشان پادشاهی» گرفت. به سرنوشت مسلمانانِ دیگر کشورها اهمیت میداد، چنانکه پس از شکست عثمانی از روسیه، ۲۰۰هزار روپیه برای کمک به مجروحان و یتیمان، برای سلطان عثمانی (عبدالحمید دوم) فرستاد و او نیز نشان «شَفَقَتْ» را به نام بیگم صادر کرد. در شعر فارسی «شاهجهان» و در شعر اردو «شیرین» تخلص میکرد از آثارش: دیوان اشعار تاجُ الْاِقْبال؛ تَهْذیبِ نِسْوان؛ فرهنگ هفتزبانۀ خَزانۀ اللغات.