شریعت، طریقت، حقیقت
شریعت، طریقت، حقیقت
از رایجترین اصطلاحات در متون عارفانه و از مهمترین نقاط برخورد میان عرفا و منتقدان عرفان و تصوّف. عارفان، این سه اصطلاح را، سه جلوه از مسیری دانستهاند که برای رسیدن به حقیقت مطلق فرادست آدمی است. چه، به نظر اینان، با استیفای کامل حقوق شریعت، که جلوههای ظاهریِ فلاح را در خود دارد، آدمی به مسیر طریقت، که جلوۀ باطنی و خفیِّ شریعت است، رهنمون میشود؛ چنانچه سالکی بتواند این مسیر را بهنحو صحیح طی کند، به مرحلۀ حقیقت، که مرحلۀ سیر در لطایف عظمت حضرت حق است، نائل میشود. بهنظر تمامیِ صوفیان، وصول به مرحلۀ حقیقت، جز با رعایت کامل و لحظه به لحظۀ دو باب عمدۀ شریعت و طریقت ممکن نیست و گویا تنها افراد کمی از آنان، وصول به هریک از این سه مرحله را، بهمعنیِ اتمامِ تقیّد به احکام مرحلۀ پیشین میدانستهاند. همین اعتقاد باعث شده است تا منتقدان، آنها را به اباحیگری و بیتقیّدی به احکام شریعت، که بارزترین جلوۀ راه هدایت است، متّهم کنند و حتّی گاه مرتد و خارج از شریعت اسلام بدانند. در تفصیل این سه مرحله، رسایل و کتب بسیاری پرداخته شده است.