صلح
صُلْح (peace)
مفهومی با دو معنای جداگانه: از یک سو، در تعریفی سلبی بهمعنی نبود جنگ یا دشمنی است؛ از سوی دیگر، در گفتمان دینی، دلالت بر اندیشۀ هماهنگی و وحدتِ حاصل از داشتن ارتباطی صحیح با خداوند دارد. تلاش برای برچیدن بساط جنگ شکلهای مختلف و گاه به ظاهر ضدونقیضی بهخود گرفته است. صلح رومی که به مدت ۲۰۰ سال در دوران امپراتوری روم (از به قدرت رسیدن اوگوستوس تا سلطنت مارکوس اورلیوس، ۲۷پم تا ۱۸۰م) دوام داشت حاصل توانمندی نظامی بود. برابری قدرت نظامی میان دولتها را غالباً تضمینی برای صلح میدانند. از سوی دیگر، صلحخواهی و باور به این که هیچ خشونتی موجّه نیست در بسیاری اعتقادات، ازجمله آیین جین، آیین بودا، و فرقۀ کویکری، جایگاهی مهم و اساسی داشته است. مفهوم آهیمسا[۱]، یا احترام به همۀ موجودات زنده در آیین جین، از مفاهیمی بود که بر گاندی تأثیر فراوان گذاشت. از دید مسلمانان، صلحِ توأم با عدالت هم نوعی وضعیت کمال مطلوب از نظر رفاه و بهزیستی اجتماعی است و هم جنبهای از مشیت الهی؛ و واژههای «سلام» در اسلام و «شالوم» در یهود، که بهمعنی صلح است، برای خوشآمدگویی مؤمنان به یکدیگر بهکار میرود.
- ↑ Ahimsa