صورت (کالبدشناسی)
صورت (کالبدشناسی)(face)
(یا: چهره) در انسان، ناحیهای متشکل از بافت نرم در جلوی جمجمه. فک پایین[۱] نیز بخشی از آن است. بنابراین، صورت شامل پیشانی، چشمها، بینی، گونهها، بخشهای خارجی گوش، لبها، چانه، و آروارههاست.
ماهیچههای حالت صورت. در تکوین نخستیها[۲] که به انسان ختم میشود، با بزرگترشدن مغز حجم جمجمه بزرگ شده و استخوانبندی صورت بهنحو قابل ملاحظهای کوتاه شده است. ماهیچههای حالت صورت فقط در پستانداران وجود دارند. در انسان، عصب این ماهیچهها از عصب صورتی[۳] منشأ میگیرد. این ماهیچهها در اطراف منافذ مهم صورت، چشمها، بینی، و دهان، بهصورت حلقهایشکل (اسفنکتر[۴]) قرار میگیرند. این اسفنکترها غالباً سطحیاند و برخلاف سایر ماهیچههای بدن، بسیاری از رشتههای آنها به استخوان متصل نیست. علاوهبر ماهیچههای اسفنکتری (حلقوی)، دو ماهیچۀ پهن دیگر نیز در صورت وجود دارد: ماهیچۀ پوستی صورت[۵] و ماهیچۀ شیپوری[۶]. ماهیچۀ پوستی سطحی است و در جلو و طرفین گردن قرار دارد و به فک پایین متصل میشود. ماهیچۀ شیپوری دیوارههای طرفی دهان را تشکیل میدهد. وظیفۀ اصلی این ماهیچهها جلوگیری از جمعشدن غذا بین دندانها و گونهها در هنگام غذاخوردن است. این ماهیچهها گسترۀ وسیعی از حالتهای صورت را ایجاد میکنند که در شرایط گوناگون روحی دیده میشوند. نوع شایعی از فلج محیطی[۷] عصب صورتی، با نام فلج بِل[۸]، اهمیت عضلات صورت را آشکار میکند. در سمت فلجشدۀ صورت شیارهای پوستی ازبین میروند و صورت بیحالت میماند. دهان بهسمت سالم صورت متمایل میشود و تلاش برای خندیدن به دهنکجی نامتقارنی تبدیل میشود.
ماهيچههاي جويدن (ماهیچههای جویدن[۹]). ماهیچههایی که در جویدن دخالت دارند عمقیتر از ماهیچههای حالت صورتاند و عصبدهی آنها از عصب سهقلو[۱۰] است. این ماهیچهها عبارتاند از ماهیچۀ ماضغه[۱۱]، گیجگاهی[۱۲]، رجلی خارجی[۱۳]، و رجلی داخلی[۱۴].