طرد و عکس
طَرد و عَکس
(یا: دَوَران؛ عکس و طرد) در اصطلاح منطق و کلام، یکی از روشهای تعلیل (علتیابی) یا یکی از روشهای اثبات تمثیل نزد متکلمان. برطبق این روش، ثبوت و انتفای حکم، نسبت مستقیم با ثبوت و انتفای علت حکم دارد و این بهمعنای دوران علت حکم در وجود و عدم با یکدیگر است. از این دَوَران دو امر بهبار میآید: ۱. طرد، یعنی ثبوت دوسویه، که عبارت است از تلازم ثبوت حکم و ثبوت علت؛ ۲. عکس، یعنی انتفای دوسویه که تلازم انتفای حکم و انتفای علت است. چون در تمثیل علت، وجه جامع (وجه شَبَه) است، یعنی صفت مشترک در اصل (شاهد) و فرع (غایب) هرجا وجه جامع در کار باشد، حکم ثابت است (طرد) و هرجا وجه جامع در کار نباشد، حکم منتفی است (عکس)، چنانکه بهنظر متکلمان «آسمان (فرع = غایب) مُحَدث است، چون مانند خانه (اصل = شاهد) دارای شکل است». «دارای شکلبودن»، وجه جامع (علت) است که براساس ثبوت آن در «شاهد» (خانه) حکم حدوث را که بر شاهد صادق است بر «غایب» (آسمان) نیز صادق میدانند و از آن به «رَدُّ الغائب الی الشاهِد» (اطلاق حکم غائب به حاضر) تعبیر میکنند و نتیجه میگیرند که هرجا «شکل» (وجه جامع= علت) باشد حدوث، ثابت است (ثبوت دوسویه = طرد) و هرجا «شکل» نباشد، حدوث، ثابت نیست (انتفای دوسویه = عکس).