طیلسان
طَیْلَسان
(یا: طرحه؛ طاق) پارچهای ساده که آن را، برای محافظت سر و گردن از تابش آفتاب، به روی عمامه و گاه قَلَنسوه میانداختند و تا روی شانهها و کتفها و گاه تا پایینتر را میپوشاند. این پوشش را خلفا و امرای عباسی و گاه مردم عادی بر سر مینهادند. بعدها مخصوص قضات، بهویژه علما و فقها شد. رفتهرفته طول طیلسان بلندتر شد، بلندی آن در دورۀ صفاریان و بعد سامانیان، از پشت تا کمر و گاه پایینتر از آن میرسید و با وجودی که آستین نداشت، اما دستها را تا نیمه میپوشاند؛ لبههای آن حاشیهدوزی و معمولاً به رنگهای سیاه و سبز بود. دو نوع دیگر از طیلسان در دورۀ سامانی رواج داشت. یک نوع که در قسمت گردن با دوختی ساده یا با گذراندن بندی، قسمت بالای طیلسان را، که سر را میپوشاند، از قسمت پایین آن، که از شانهها تا حدود زانوان و ساق پا ادامه داشت، جدا میکرد؛ البته این دو قسمت کاملاً بههم متصل بودند. سرپوش نوع دیگر آهاردار و همچون سرپوشِ بارانی بود و مابقی آن همچون شنل یا ردایی از روی شانهها تا پایین ادامه داشت و بدینترتیب تاحدودی شبیه برُنس بلند بود. نوع آهارزدۀ آن را طرحه مینامیدند. طرحه مخصوص قضات، بهویژه قاضی شافعی، و نیز خطیبان بود. طیلسان شالیکاران گرگان در روزگار علویان طبرستان همچون لباس پوشیدنی بود و در دورۀ غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان همچنان رواج داشت. در اسپانیا پوشیدن طیلسان در میان مردم و بزرگان قوم عمومیت داشت و آن را روی شانهها میانداختند و فقط شیوخ بزرگ آن را بر سر مینهادند.