عبا
عَبا
تنپوشی رویی، گشاد، بلند، بیآستین و جلوباز. عبا که بر روی دیگر لباسها بر دوش افکنده میشود دو سوراخ در جای آستین دارد که دستها از آن بیرون میآید و با هیچ دگمه یا کمربندی بسته نمیشود. در قدیم شکل آن چنان بود که پارچهای را از تمام پهنا بههم میدوختند؛ درست مانند کیسه. سپس در محل گردن و دست سوراخی تعبیه میکردند و جلوی آن را نیز میشکافتند. جنس آن معمولاً از پشم یا نخ و بیشتر به رنگ قهوهای روشن بود. عبای ایرانی عمدتاً از پشم زمخت و بهصورت دستباف بر دارِ خانه بافته میشد و برای عباهای تابستانی از منسوجات سبکتر استفاده میکردند. عباهای ابریشمی و زربافت، که عمدتاً از دمشق وارد میشد، خاص ثروتمندان بود. عباهایی که از پشم ضخیم دوخته میشد خاص آب و هوای سرد و عباهای پشم نازک خاص آب و هوای گرم بود. عبا در روزگار ایلخانیان مغول، آنقدر بلند بود که روی زمین کشیده میشد. این عبا در دورۀ صفویه و زندیه نیز رایج بود. کریمخان زند از اطلس قطنی عبایی بر دوش میانداخت. در دورههای زندیه و قاجاریه، عباهای راهراهی بهنام مخطّط را نیز میپوشیدند. پوشیدن عبا در میان صوفیه رایج بود و درست مانند خرقه و مرقع نشان تمایز یک صوفی بود. عبا در میان فقرا مانند پتو و زیرانداز بود. نوع مرغوبتر عبا را از پارچۀ ضخیم سنگخورده میدوختند. ازجمله نواحی معروف در تولید پارچۀ عبا، نایین، شوشتر، بوشهر، بجستان گناباد، کرمان، کاشان، بغداد و کربلاست. در دورۀ معاصر یکی از پوششهای اصلی روحانیون در بیشتر ممالک اسلامی و نیز لباس اقوام و طوایف، ازجمله ایران، عباست. در طرابلس سوریه عبا از پارچۀ مخطط و خشنی از پشم بسیار تابیده بافته میشود که آن را روی جبه میپوشند. در لبنان، مارونیها، دروزیها و نیز مسلمانان عبا میپوشند، گرچه در دروز تنها بلندپایگان مذهبی مجاز به پوشیدن عبا هستند. عبای ایلیاتی در مصر، مشابه عبایی است که در سوریه و عربستان پوشیده میشد، اما عبای رایج در میان اهالی شهری آن، آستیندار با راههای پهن قهوهای و سفید، یا آبی و سفید است و تا روی پاها میافتد. در بغداد دستهای از درویشان هستند که عبای سفید میپوشند. در ایتالیا نیز آن را از پشم لطیف و نازک میدوزند و نام آن Spain است.