عبدالحمید عثمانی دوم
عَبدُالحمید عثمانی دوم (۱۲۵۸ـ۱۳۳۶ق)
(ملقب به: غازی) سیوچهارمین سلطان عثمانی (حک: ۱۲۹۳ـ۱۳۲۷ق/۱۸۷۶ـ۱۹۰۹م). پسر عبدالمجید عثمانی اول بود و پس از برادرش، مراد پنجم، با پشتیبانی مدحت پاشا به تاج و تخت رسید. در ۱۲۹۳ق طبق فرمانی (خط همایون) نخستین قانون اساسی عثمانی را اعلام کرد. اگرچه پارلمان در ۱۲۹۴ق تشکیل جلسه داد، یک سال بعد، بهمدت ۳۰ سال تعطیل شد. عثمانیها در ۱۲۹۴ق با روسها وارد نبرد شدند، اما شکست خوردند (سقوط پلونا) و ناگزیر به انعقاد پیمان سان اِسْتِفانو تن دادند (۱۲۹۵ق). این پیمان در همان سال در کنگرۀ برلین تغییراتی کرد و تجزیۀ بخشهای وسیعی از متصرفات عثمانی را از قلمرو امپراتوری سبب شد. عبدالحمید از ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۴ق، در سراسر آناتولی، به کشتار ارامنه پرداخت و به سلطان «سرخ» آوازه یافت. سپس با آلمانها طرح دوستی ریخت و در بازسازی ارتش عثمانی از صاحبمنصبان آلمانی بهره گرفت و در مقابل، امتیازاتی چون احداث راهآهنِ بغداد را به آلمانها داد. سیاست عبدالحمید بر پایۀ استبداد مطلق و اندیشۀ خلافت اسلامی و اتحاد جهان اسلام استوار بود. این افکار را سیدجمالالدین اسدآبادی و آرْمینیوس وامْبِری به او القا میکردند. با وقوع انقلاب ترکهای جوان در ۱۳۲۷ق (۱۹۰۹م) وی از سلطنت برکنار و به سالونیک تبعید شد. سلطانی تربیتیافته، زیرک، جاهطلب و اهل مطالعه بود که با اندیشههای نوگرایانه آشنایی داشت. با اجرای اصلاحاتی درپی نوسازی و اصلاح امپراتوری عثمانی بود. تا جایی که منابع تاریخ عثمانی دورۀ او را اوج تنظیمات دانستهاند. عبدالحمید که به ادبیات و زبان فارسی علاقه داشت و خود آن را آموخته بود، پس از تعطیلی روزنامۀ فارسی اختر که در استانبول منتشر میشد (۱۲۹۳ق)، محسنخان مُعینالملک (سفیر ایران در استانبول) را به انتشار دوبارۀ این روزنامه تشویق کرد. سلطان عبدالحمید سه بار خاطرات خود را نوشت: نخستینبار در ۱۳۲۵ق؛ دومینبار در تبعید؛ و سومینبار در ۱۳۳۴ق با نام «خاطرات سلطان عبدالحمید دوم» که به فارسی ترجمه و چاپ شده است (تهران، ۱۳۷۷ش). خط همایون و قانون اساسی (استانبول، ۱۸۷۷) و نطق پادشاهی (استانبول، ۱۹۰۸) از دیگر آثار اوست.