عزاداری
عزاداری
(یا: سوگواری) مراسمی که در ماتم مرگ کسی برگزار میشود، و نزد شیعیان، به سوگ نشستن و نوحهخوانی و ذکر مصیبت برای سالار شهیدان حسین بن علی (ع) و نیز شهیدان کربلا، عمدتاً در دهۀ عاشورا در ماه محرم. نخستین و قدیمیترین نشانۀ سوگ در ایران، بر تنکردن جامۀ عزاست که معمولاً سیاهرنگ است؛ چنانکه فردوسی در شاهنامه میگوید، مردم در مرگ ایرج پسر فریدون جامۀ سیاه بر تن کردند. این رسم تقریباً رسمی جهانی است مگر در نزد برخی چون زردشتیان، که در مرگ عزیزان خود جامۀ سفید بر تن میکنند. از دیرباز در میان اقوام گوناگون و در مناطق مختلف با آداب و رسوم خاص آن قوم یا منطقه برگزار میشده است؛ رسم دیلمیان در مراسم سوگواری چنین بود که با گریهوزاری دست بر سینه میکوبیدند، نمدهای سیاه بر گردن میآویختند و خاک بر سر میریختند. هماکنون نیز سوگواری کردن نزد اقوام مختلف متفاوت است و اشکال، حالات و آداب گوناگون دارد. در فرهنگ اسلامی، سوگواری برای اشخاص ازدسترفته با صبر بر مصایب و گردننهادن به قضا و قدر الهی منافاتی ندارد. گریستن امری فطری و بیانگر حالات عاطفی و دلسوزی انسانهاست، البته تا وقتی که عزاداری با حالاتی چون بیتابی، جامهدریدن، ضربهزدن بر بدن، گیسکندن زنان و امثال آن همراه نباشد. همچنین نوحهگری به باطل و توأم با نسبتدادن خصایلی غیرواقعی به شخص فوتشده جایز نیست. در فرهنگ اسلام یکی از اعمالی که در برخورد با بازماندگان شخص متوفی باید انجام داد، مصافحه و ابراز همدردی و دلداریدادن به بازماندگان است. عزاداری برای شهدای واقعۀ عاشورا بهویژه امام حسین (ع) و خانوادهاش، سوگواری در شهادت امام علی (ع) در شبهای نوزدهم تا بیستویکم ماه رمضان، و نیز نوحهخوانی و ماتم در شهادت دیگر امامان معصوم و اولیای دین، از گذشته نزد مسلمانان بهویژه شیعیان اهمیت و رواج فراوان داشته است. اگرچه با افول سلسلۀ قدرتمند شیعی آل بویه، عرصه بر شیعیان تنگ شد و آنها در برگزاری مراسم عزاداری با محدودیتهایی مواجه شدند، اما با این حال سوگواری در میان شیعیان رواج خود را از دست نداد و همچنان ادامه یافت. در دورۀ حاکمیت تیموریان (قرن ۹ق)، ملا حسین واعظ کاشفی، واعظی از اهل تسنن، کتابی در مصایب اهل بیت بهویژه وقایع عاشورا به نام روضةالشهداء نوشت (← روضةالشهدا). وعاظ و نوحهخوانها معمولاً این کتاب را بالای منبر بر مردم عزادار میخواندند و از آنجا اصطلاح روضهخوانی متداول شد (← روضهخوانی). با رواج روزافزون مذهب تشیع در عهد صفویه، وقایع عاشورا بیشتر مورد توجه قرار گرفت. از قرن ۱۱ق ایرانیان در طول ماههای محرم و صفر با آداب گوناگون و گاه افراطی به عزاداری میپرداختند. پیتر د لا واله، تاورنیه و برخی دیگر از جهانگردان گزارشهایی از چگونگی برپایی مراسم عزاداری در ایران عهد صفوی بهدست دادهاند. در دورههای افشاریه و زندیه برپایی مجالس سوگواری با حیات فرهنگی، مذهبی و اجتماعی مردم عجین شده بود. در قرن ۱۲ق عزاداری بهنحوی شایان توجه حیات نوینی یافت و با نوآوریهایی همراه شد که راهاندازی تعزیههای سیّار، دستههای سینهزنی و مناظر زندۀ مصایب از آن جمله بود. در دورۀ قاجاریه، با وجود عدم توجه آقا محمدخان و فتحعلیشاه به ترویج مراسم عزاداری محرم، عزاداریها با رونق زایدالوصف و گسترشی فزاینده برگزار میشد. راهاندازی مراسم عزاداری در فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی مردم نیز بیتأثیر نبود، چنانچه در ماجرای تحریم تنباکو، تأثیرپذیری از فرهنگ عاشورا به پیروزی قیام علما و لغو امتیاز تنباکو انجامید. همچنین، اوج قیام مشروطه از مساجد، مجالس روضهخوانی و دستههای عزاداری پاگرفت، و در عاشورای ۱۲۸۹ش/ ۱۳۲۸ق در مجلس شورای ملی مراسم عزاداری و سوگواری برگزار شد. رسوخ فرهنگ عامه در عزاداریها و مخدوششدن پارهای از نوحهها و نمایشهای مذهبی و درآمیختن خرافات و امور موهن با سوگواریهای محرم در عهد قاجار، سبب شد تا علمای شیعه ضمن حمایت از عزاداریهای سنتی و نقش سازندۀ آنها در استحکام ارزشهای شیعه، از برخی آداب و رسوم مراسم محرم انتقاد کنند؛ مثلاً محدث نوری در ۱۲۸۰ش/ ۱۳۱۹ق کتابی در مبارزه با این عوامزدگیها نوشت و به انتقاد از تحریفگران پرداخت. در دورۀ پهلوی، رضاخان که پیش از بهقدرترسیدن برای جلب توجه مردم و علمای دینی چهرهای مذهبی به خود گرفته بود، سیاستهای مخالفت با آیینهای مذهبی را به اجرا گذاشت و حرکت دستههای عزاداری اعم از سینهزنی و زنجیرزنی و نیز روضهخوانی را ممنوع کرد. با وجود سختگیریهای رضاشاه نسبت به سوگواریهای محرم، برپایی این مراسم شدت بیشتری یافت و علما ضمن مخالفت با برنامههای وی، در احیای مراسم سوگواری میکوشیدند. پس از سقوط رضاشاه در ۱۳۲۰ش و آزادشدن نیروی مهارشدۀ مذهبی، مردم آداب و رسوم عزاداری را بار دیگر احیا کردند. عزاداری در ایام محرم و صفر و فاطمیه در دهههای ۱۳۳۰ـ۱۳۵۰ش با وجود برخی فشارهای پنهانی رژیم پهلوی طبق رسوم قدیمی همچنان ادامه داشت و اگرچه این فشارها در آستانۀ انقلاب اسلامی در ۱۳۵۷ش شدیدتر و آشکارتر شد، اما مردم در قالب عزاداری حسینی به مراسم سوگواری خود ادامه دادند و از این طریق مخالفت خود را با رژیم تا پیروزی انقلاب اسلامی پی گرفتند تا آنجا که مجالس عزاداری به یکی از پایگاههای اصلی مبارزه با رژیم تبدیل شد. مراسم گسترده و میلیونی روزهای تاسوعا و عاشورا در سراسر کشور در محرم ۱۳۵۷ش نقطۀ عطفی در مبارزات مردم علیه رژیم بود. مراسم عزاداری بهویژه سوگواری برای شهیدان کربلا به جز در ایران که هماکنون نیز به شکل سنتی خود در بقاع متبرکه، مساجد، تکایا، حسینیهها و بازارها برگزار میشود، در دیگر کشورهای اسلامی ازجمله عراق، سوریه، لبنان، بنگلادش، پاکستان، اندونزی، ترکیه، مصر، آلبانی، مناطقی از افریقا، منطقۀ کارائیب، هندوستان و دیگر نقاط شیعهنشین جهان نیز برگزار میشود.