عقدکنان
عقدکنان
جشنی که پیش از عروسی، بههنگام جاریشدنِ خطبۀ عقد برگزار کنند. درگذشته خانوادۀ داماد اسباب عقد، مانند رخت و لباس عروس و آینه و چراغ و خوانچۀ اسپند را به خانۀ عروس میفرستاد. روز پیش از مجلس عقدکنان، دختر با جمعی از خویشان نزدیک خود به حمام میرفت که آن را حمام عقدکنان مینامیدند. در صبحِ روز عقد، عروس را آرایش میکردند. مراسمِ عقد، مگر در ماه رمضان، غروب برگزار میشد. مردان در اتاقی که خطبۀ عقد جاری میشد حضور نمییافتند. در جایگاه نشستنِ عروس و داماد، زنانی از دو سو پردهای توری بر سرِ عروس و داماد چون سایبانی میگیرند و زنی به میمنت تا «بلهگفتن» عروس، بههنگام خواندهشدنِ خطبه از طرفِ عاقد، دو تکه قند را بر هم میساید. به محض اجابت عروس، زنان کِل میزنند و رقص و پایکوبی میکنند. زنان در این مراسم برای پایداریِ زندگی زناشویی خود، ترفندهایی جادویی در کار میکردند؛ مثلاً مغز فندق را درمیآوردند و جای آن جیوه میریختند تا همانگونه که جیوه در پوستۀ فندق میلرزد، دلِ داماد نیز برای عروس بلرزد. ترفند دیگر بستنِ داماد بوده است. رسم بر این بود که در پایان مراسم، به مهمانان یک یا چند سکۀ طلا یا نقره میدادند، که بدان دُلْمِه میگفتند، زیرا آنها را در کاغذهای زرورقمانند به شکل دلمه میپیچیدند. فردای روز عقد، رسم بود که مادر داماد چندگونه خوراکِ عالی بار میگذاشت که از آن جمله آشی مناسبِ فصل بود و «آشِ آری بله» خوانده میشد و بر روی خوانچهای به خانۀ عروس میفرستاد. از دیگر رسمهای پس از عقدکنان میتوان هِلوگُلبازی را نام برد. گاه مراسمِ عقدکنان و عروسی یکجا برگزار میشود.