عنازیان
عَنّازیان
(یا: بَنی عَنّاز) دودمان کوچکی از فرمانروایان شیعی. از ۳۸۱ تا میانۀ نیمۀ دوم قرن ۶ق در مرز میان ایران و عراق فرمانروایی کردند. حوزۀ فرمانروایی این دودمان نواحی کرمانشاه، حُلوان، دیِنوَر، شهر زور، دقوقا، دسکره، بندنیج (مَندَلی) و نُعمانیّه را دربر میگرفت. پایگاه قدرت این خاندان در قبیلۀ کردی شاذنجان قرار داشت. واژۀ عناز برگرفته از عَنْز به معنی بز ماده است. پایهگذار این دودمان که گهگاه از آن به نامهای بنی عنان و بنی عیار نیز یاد میشود، ابوالفتح محمد بن عناز نام داشت که در حلوان فرمانروایی میکرد و فرمانگزار آل بویۀ عراق بود. ابوالفتح در فرمانروایی بیستسالۀ خود با بنی عقیل و بنی مَزید در مغرب و بنی حسنویه در مشرق درگیر کشاکش بود. در سالهای حکومت او، فرزندان حسامالدوله ابوالشوک و مهلهل و سرخاب، حاکم طوان و شهروز و بند نیجین بودند. پس از مرگ او (۴۰۱ق) فرزندش حسامالدوله ابوالشوک فارس بن محمد به فرمانروایی رسید. او در یکی از جنگها، مغلوب طاهر بن هلال بن بدر حسنویه شد. در ۴۳۷ق که طغرلبیگ سلجوقی برادر نانتی خود ابراهیم یِنال را به غرب فرستاد، ابوالشوک از ترس او به دژ سیروان پناه جست و ابراهیم بر حلوان، ماهیدشت و خانقین دست یافت و درپی آن ابوالشوک درگذشت. وی از مایۀ ادبی نیز برخوردار بود و اشعاری در مدح و رثای ائمۀ اطهار (ع) سروده است. پس از ابوالشوک، کُردان با برادرش مُهَلهَل بیعت کردند و او کرمانشاه و دینور را تسخیر کرد. وی در ۴۴۲ق به خدمت طغرلبیگ درآمد و سلطان امارت او را بر سیروان، دقوقا، شهر زور ابقا کرد و برادرش سرخاب را از بند بیرون آورد. در ۴۴۵ق سعدی فرزند ابوالشوک که مدعی قدرت و حکومت عم خود مهلهل بود او را اسیر کرد. بدر پسر مهلهل از طغرل برای خلاصی پدر کمک خواست اما سعدی، اطاعت امر سلطان نکرد و سرانجام مغلوب او شد و قلمرو او به تصرف سلاجقه درآمد. آخرین امیر عنازی که برخی منابع از وی یاد میکنند سرخاب بن عناز نام داشت که در قرن ۶ق حاکم و از اتباع حسامالدین شومله افشاری حاکم خوزستان بود. این حکومت ظاهراً بهدست شجاعالدین خورشیدی، اولین اتابک لرستان برافتاد.