عیلامی، زبان و خط
عیلامی، زبان و خط
یکی از زبانهای سهگانه سنگنبشتههای پادشاهان هخامنشی که پس از رمزگشایی خطوط فارسی باستان و بابلی در قرن ۱۹، مورد توجه پژوهشگران قرار گرفت. کاوشهای باستانشناسی و پژوهشهای زبانشناختی بعدی آشکار ساخت که نمونههای نوشتهشده به زبان عیلامی که بیشتر در نواحی غربی و جنوب غربی (بهویژه شوش) و نیز در پارسه (تخت جمشید) متمرکز بود، محدود به دوران هخامنشی نبوده است و گسترۀ زمانی حدود ۲۴۰۰ تا ۴۰۰پم را دربر میگیرد. زبان عیلامی از دیدگاه تاریخی به چهار دوره تقسیم میشود: ۱ـ عیلامی کهن ۲ـ عیلامی میانه ۳ـ عیلامی نو ۴ـ عیلامی هخامنشی. هرچند زبان عیلامی شامل لهجههای گوناگونی بوده اما در طول زمان دچار تحولات آوایی و واژگانی اندکی شده است. با وجود تلاشهایی که تاکنون صورت گرفته، پیوند زبان عیلامی با هیچ زبان دیگری ثابت نشده است، از این رو نمیتوان برای یافتن معنی یک واژۀ عیلامی بهدنبال ریشه مشترکی در زبانهای دیگر امیدوار بود. تنها شیوۀ مطمئن و درستی که تاکنون در ترجمه واژههای عیلامی به نتیجه رسیده است، برابری و مقایسۀ واژههای متون دو زبانه عیلامی ـ فارسی باستان و عیلامی ـ اکدی در تخت جمشید، شوش و چغازنبیل بوده است. برخلاف زبان سومری که وجود واژهنامههای سومری ـ اکدی به حل بسیاری از دشواریهای آن یاری رساند، تاکنون هیچ واژهنامۀ دو زبانۀ عیلامیـاکدی از دوران باستان بهدست نیامده است. در زبان عیلامی واژهها از یک پایه یا ریشه به اضافۀ یک یا چند پسوند تشکیل میشود. ریشه اسمی است که میتواند جاندار یا بیجان باشد مانندhiš (نام)، kik (آسمان)، igi (برادر)، nap (خدا). پایه میتواند اسمی باشد همچون amma (مادر)، یا فعلی باشد na (گفتن). پیشینۀ خط در تمدن ایلام به حدود ۳۱۰۰ـ۲۹۰۰پم بازمیگردد. نمونههایی که از این دوران بازمانده است امروزه با نامهای پیشـعیلامی و عیلامی خطی شناخته میشود. برای آوانویسی و خواندن این خطوط کوششهای بسیاری انجام شده است، اما هنوز به نتیجۀ جامع و شاملی دست نیافتهاند. خط قابل درک عیلامی همان خط میخی سومری ـ اکدی است که تا قرن ۴پم نیز مورد استفاده قرار میگرفته. باید توجه داشت که هرچند خط عیلامی برگرفته از خط سومری ـ اکدی میانرودان است، اما به مرور زمان شکلگیری مخصوص به خود را پیدا کرده و تحوّل جداگانهای یافته است. نیز ← ایلامی