غرانیق

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

غَرانیق

(در لغت به‌معنای جوانان زیباروی و مرغانی درازگردن، آبی یا سپیدرنگ) داستانی‌ برساخته، حاکی از آن‌که پیغمبر اسلام (ص) با القاء شیطان بت‌ها یا الهۀ مشرکان را ستوده و در وحی الهی اخلال شده است. طبری در این باره می‌نویسد که پیغمبر آرزو کرد خداوند آیه‌ای بفرستد تا شاید خویشاوندانش به او نزدیک شوند؛ نتیجۀ این آرزو آن شد که وقتی سورۀ نجم بر او نازل شد و آن را در مجمع قریش خواند، درپی سخن از لات و عزّی، (نجم، ۱۹ و ۲۰)، شیطان آیاتی بر زبان او گذاشت که در ستایش بت‌ها بگوید: تِلکَ‌الغَرانیقُ العُلی و اِنَّ شَفاعَتَهُنَّ لَتُرتَجی، (این‌ها «غرانیق‌اند» که شفاعت آنان امید می‌رود). قریش از ستایش خدایان خود خشنود شدند و همه سجده کردند و این ماجرا سبب سازش قریش با مسلمانان شد. از آن‌سو جبرئیل بر حضرت رسول (ص) نازل شد و گفت سخنی که گفتی خدا نگفته بود! پیامبر بیمناک و اندوهگین شد و خداوند برای آرامش خاطر او آیات (اسراء، ۷۳ـ۷۵) را نازل کرد. محققان در بطلان این داستان جعلی دلایل چندی ارائه کرده و ازجمله استدلال کرده‌اند که چگونه ممکن است نخست از بتان ستایش شود، سپس بلافاصله در همان آیه گفته شود که این‌ها چیزی جز اسم‌هایی بی‌مسمّا نیستند که مشرکان و پدرانتان وضع کرده‌اند و خداوند دلیلی بر صدق آن نفرستاده است (نجم، ۲۳). همچنین چگونه با توجه به اهمیت این موضوع، در متون کهن و مهم، اشاره‌ای به آن نشده و سخنی از این سازش نرفته است؟ قرآن‌پژوهان دلایل دیگری را نیز در ردّ این داستان واهی برشمرده‌اند. شهرت این داستان به نام «آیات شیطانی» و طرح آن امروزه به‌سبب انتشار کتابی به نام آیات شیطانی نوشته نویسندۀ هندی‌تبار انگلیسی سلمان رشدی است که در قالب داستانی تخیل‌آمیز به پیامبر اسلام (ص) اهانت کرده است.