فارسی باستان، زبان و آثار
فارسی باستان، زبان و آثار
(یا: فارسی هخامنشی) از شاخۀ هند و ایرانی زبانهای گروه هند و اروپایی، متعلق به دستۀ غربیِ زبانهای ایرانی در دورۀ باستان (← ایرانی باستان، زبانهای). این زبان که امروز متروک شده، و آن را پدر زبان فارسی میانه و نیای زبان فارسی امروزی میدانند، زبان قوم پارس بوده است. قوم پارس پس از مهاجرت به ایران در جنوب غربی آن (استان فارس کنونی) ساکن شدند و شاهنشاهی بزرگ هخامنشی را در ۵۵۰پم بنیاد نهادند. سنگنوشتههای شاهان هخامنشی تنها آثار مکتوب زبان فارسی باستاناند که به خط میخی نگاشته شدهاند. خط فارسی باستان که از سادهترین انواع خط میخی بهشمار میرود، از چپ به راست نوشته میشود و دارای ۳۶ نشانۀ هجاییـالفبایی، هشت واژهنگار، دو واژه جدا کن و چند نشانه برای اعداد است. مهمترین کتیبههایی که به زبان فارسی باستان نگاشته شدهاند عبارتاند ازکتیبههای داریوش، مشتمل بر سنگنوشتههای بیستون، کتیبههای فارس (تخت جمشید و نقش رستم)، کتیبههای شوش، سوئز، الوند و همدان؛ کتیبههای خشایارشا، مشتمل بر کتیبههای تخت جمشید، شوش، وان و همدان؛ کتیبههایی از دیگر شاهان هخامنشی. همچنین نوشتههایی به زبان فارسی باستان بر سکه، مهر، ظرف، گل پخته و سنگ وزنه از دیگر آثار باقیمانده از این زباناند. مضمون کتیبههای فارسی باستان کلاً مربوط به سیاست و حکومت است. طرح اصلی کتیبهها با اندکی تفاوت و بهطورکلی به صورت زیر است: ۱. ستایش اهورهمزدا؛ ۲. معرفی شاه؛ ۳. نام سرزمینهای خراجگذار؛ ۴. یادکردن ساختن بنا و مواد ساختمانی بهکاررفته در آن؛ ۵. ذکر فرونشاندن شورشها؛ ۶. دعا و یا اندرز به شاهان آینده همراه با دعا و یا شکرگزاری از اهورهَمزدا. آثار کتیبههای فارسی باستان از آنجا که همزمان با تألیفشان نگاشته شدهاند، از نظر زبانشناختی، تاریخی، اجتماعی و گاه دینی اهمیت ویژهای دارند، اما ارزش ادبی چندانی برای آنها نمیتوان قائل شد. کتیبههای فارسی باستان به بسیاری از زبانهای اروپایی و زبان فارسی ترجمه شدهاند.