فاصله (موسیقی)
فاصله (موسیقی) Inveral
در موسیقی تفاوت بین یک صوت و صوت دیگر در صورتی که پیدرپی شنیده شد (فاصلۀ ملودیک) یا همزمان (فاصلۀ هارمونیک)، با توجه به نسبت زیر و بمی یا بسامد موجود بین آنها. فاصله دو صوت نسبت بسامدهای آنها (تعداد ارتعاشات آنها در ثانیه) است که اغلب بسامد بیشتر را به بسامد کمتر تقسیم میکنند. بهلحاظ فیزیکی فاصله دو صوت را میتوان نسبت ارتفاع آنها برشمرد. اهمیت فواصل اصوات در موسیقی از این نکته حاصل میشود که احساس ناشی از شنیدن متوالی یا همزمان دو صوت بستگی به فاصله آنها دارد و اگر بسامد آنها بهگونهای تغییر کند که نسبت دو بسامد ثابت بماند، این احساس تغییر نمیکند. شیوۀ دیگر برای اندازهگیری فاصلهها که امروزه رواج یافته فرضیه سِنت است که برپایۀ آن اکتاو به ۱۲۰۰ سنت تقسیم میشود. در موسیقی قدیم دوران اسلامی در ایران، به این سبب که بسامد هنوز شناخته نشده بود، برای مشخصکردن فاصله نغمهها را از روی جایگاه آنها روی وتر یا سیم شناسایی میکردند. پیشتر عقیده براین بود که سازهای زهی یا رشتهای کاملترین سازهاییاند که میتواند همه نغمهها را تولید کند و در میان آن ها عود شاخصترین بود. بههمین سبب در این بستهبندی، فاصله یا محل هر نغمه روی رشته یا سیم معلوم میشد که طبعاً به درازای آن مربوط بود و هر بُعد یا نسبتی که همان نسبت طولی را داشت مشخص میگردید. ابعاد در موسیقی قدیم برپایه انواع بزرگ (کبری)، کوچک (صغری)، ملایم (مطبوع) و ناملایم (نامطبوع) تقسیمبندی میشدند. بهطور کل چهار فاصله کامل وجود دارد: فاصله اصلی یا همصدا، اکتاو، چهارم و پنجم. فاصلههای دیگر ( دوم، سوم، ششم و هفتم) فرمهای ماژور و مینور دارند که بهلحاظ اندازه نیمپرده اختلاف دارند. فواصل کامل و ماژور با نیمپرده میتوانند افزایش یابند یابزرگتر شوند و یا میتوانند حذف یا کوتاه شوند. چون همۀ فواصل موسیقی به گوش خوشایند نیستند، آنها را میتوان به مطبوع و نامطبوع تقسیم کرد. هرقدر عددی که یک فاصله را نشان میدهد بسیطتر باشد آن فاصله مطبوعتر است و فواصلی که با کسرهایی که صورت و مخرجشان اعداد ۶،۵،۴،۳،۲،۱ است عنوان مطبوع و آنهایی که صورت و مخرجشان اعداد بزرگتر است (۱۰،۹،۸ ....) عنوان نامطبوع دارند. فواصل ۱ (همصدا)، ۲(اکتاو، هِنگام)، ۳.۲ (پنجم) از فواصل مطبوع و فواصل ۹.۸ (دوم)، ۱۵.۸ (هفتم) از فواصل نامطبوعاند. همچنین فاصلۀ بزرگ را میتوان چنین توصیف کرد: فاصلۀ بین نت پایۀ یک گام ماژور و نت بالاتری از همان گام. فاصلههای دوم، سوم، ششم، هفتم میتوانند بزرگ باشند. (فاصلههای چهارم، پنجم، و اکتاو که فاصلههای درست یا کامل نامیده میشوند، در گامهای ماژور و مینوری که نام مشترک داشته باشند، یکسان میمانند). اگر نت بالایی فاصلۀ بزرگ بمل بگیرد (یا نت پایین دیز بگیرد)، فاصله کوچک میشود. اگر نت بالایی یک فاصلۀ بزرگ دیز بگیرد (یا نت پایینی آن بمل بگیرد)، فاصله افزوده میشود. اگر نت بالایی یک هفتم کوچک بمل بگیرد (یا نت پایینی آن دیز بگیرد)، یک هفتم کاسته پدید میآید. نیز فاصلۀ چهارم چنین است: فاصلهای شامل چهار نت دیاتونیک که از دو پردۀ کامل و یک نیمپرده تشکیل شده است، مانند دو – فا. فاصلۀ چهارم نمونهای از فاصلۀ «کامل» یا «درست» است، زیرا در گامهای ماژور و مینور، هر دو، یکسان میماند. یک فاصلۀ چهارم میتواند افزوده (با افزودن یک نیمپرده) باشد، مانند دو- فادیز.