فاکنر، ویلیام (۱۸۹۷ـ۱۹۶۲)
فاکْنِر، ویلیام (۱۸۹۷ـ۱۹۶۲)(Faulkner, William)
ویلیام فاکْنِر William Faulkner | |
---|---|
زادروز |
میسیسیپی ۱۸۹۷م |
درگذشت | ۱۹۶۲م |
ملیت | امریکایی |
تحصیلات و محل تحصیل | دانشگاه میسیسیپی |
شغل و تخصص اصلی | رماننـویـس |
آثار | خشم و هیاهو (1929)؛ گور به گور (1930)؛ روشنایی ماه اوت (1932) و ابشالوم، ابشالوم! (1936) |
گروه مقاله | ادبیات غرب |
جوایز و افتخارات | جایزۀ نوبل ادبیات (1949) |
رماننـویـس امریکایی. در آثارش سبکهای روایی دشواری را برای بازنمایی حماسی منطقۀ نیمهخیالی جنوب امریکا بهکار میگیرد. سومین رمانش، خشم و هیاهو[۱] (۱۹۲۹)، حکایت افول خانوادهای جنوبی است که از منظر چهار راوی نقل میشود و با روایتی پیچیده بهشیوۀ جریان سیال ذهن آغاز میشود. در ۱۹۴۹ برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات شد. آثار بعدی او که ساختارهای بسیار پیچیدهای دارند عبارتاند از گور به گور[۲] (۱۹۳۰)، روشنایی ماه اوت[۳] (۱۹۳۲) و ابشالوم، ابشالوم![۴] (۱۹۳۶). پس از آن سهگانۀ کمتر تجربی خود با نامهای آبادی (۱۹۴۰)، شهر[۵] (۱۹۵۷) و خانۀ اربابی[۶] (۱۹۵۹) را نوشت که شرح ترقیات خانوادۀ مادیگرای اسنوپس[۷] است. الگوی او برای شهر جفرسون[۸] در ناحیۀ یوکناپاتاوفا[۹]، که ماجرای رمانهای بزرگ او در آن اتفاق میافتد، شهر آکسفوردِ میسیسیپی است. پس از جنگ جهانی دوم بود که او را بزرگترین نویسندۀ امریکا بهشمار آوردند. فاکنر در میسیسیپی بهدنیا آمد و در دانشگاه میسیسیپی[۱۰] تحصیل کرد. در جنگ جهانی اول، در نیروی هوایی کانادا خدمت کرد و در فرانسه مجروح شد. شخصیت اصلی نخستین رمانش، مواجب سرباز[۱۱] (۱۹۲۹)، نیز یک کهنهسرباز است. پس از جنگ به آکسفوردِ میسیسیپی بازگشت. دیگر رمانهای شایان ذکر او عبارتاند از سارتوریس[۱۲] (۱۹۲۹)، تسخیرناپذیر[۱۳] (۱۹۳۸) (ماجراهایی از جنگ داخلی)، نخلهای وحشی[۱۴] (۱۹۳۹)، ناخوانده در غبار[۱۵] (۱۹۴۸)، نمایشنامۀ مرثیه برای یک راهبه[۱۶] (۱۹۵۳، برصحنهرفته در ۱۹۵۵) وجیببرها[۱۷] (۱۹۶۲).
بسیاری از آثار او به فارسی ترجمه شدهاند.