فضیلت
فَضیلت (virtue)
در فلسفۀ اخلاق، توانایی، شایستگی، یا کارآمدی دائمی در انجام عمل خیر. فضیلت عبارت است از تطابق افعال ارادی آدمی با قانون اخلاقی یا مجموعۀ قواعدی که عُرف بر ارزش آنها صحّه نهاده است. مبحث فضیلت نخستینبار در فلسفۀ افلاطون و درخلال آموزههای سقراط بهصورت مبحثی فلسفی مطرح شد. افلاطون فضیلت را علم به خیر و عمل بدان تعریف کرده است. ارسطو این تعریف را کاملتر کرد؛ فضیلت، بنابه رأی ارسطو، عبارت است از قریحۀ طبیعی یا اکتسابیای که آدمی را به انجام عملی مطابق با خیر رهنمون میشود. کانت فعلی را که فضیلت شمرده میشود، به ارادۀ صالح فاعل آن منوط میداند و این ارادۀ صالح را نیت میخواند. کانت میان فضیلت و امر واجب تفاوت نهاده و بر آن است که فضیلت عمل خیر به خودیخود است، در حالیکه امر واجب قوّۀ حاکمهای است که فضایل بدان سنجیده میشوند. قدما چهار فضیلت اصلی حکمت و عفت و شجاعت و عدالت را دربرابر چهار رذیلت اصلی جهل و شَرَه و ترس و ستم نهادهاند. هریک از فضایل در میانۀ دو رذیلت نهاده شدهاند؛ حکمت درحد وسط سفاهت (به کارگیری فکر در آنچه واجب نباشد، یا زیاده بر مقدار واحب که آن را «جربزه» نیز گویند.) و ابلهی (تعطیل فکر)؛ عفت در حد وسط شره و بیحالی؛ شجاعت در حد وسط ترس و بیباکی؛ عدالت در حد وسط ستمگری و ستمکشی.