قرآن
قرآن
کتاب آسمانی (مقدس، وحیانی) مسلمانان. همۀ مسلمانان به وحیانی و تحریفناپذیر بودن قرآن اعتقاد دارند، هرچند در چگونگی وحی و تفسیر آن اختلافنظر هست. قرآن مجید/کریم کتابی در ۷۷,۸۰۷ واژه و ۶,۲۳۶ آیه و ۱۱۴ سوره است. به اعتقاد مسلمانان اصل قرآن در لوح محفوظ (بروج، ۲۱ـ۲۲) است و بهتدریج در طول ۲۳ سال از آغاز بعثت پیامبر اسلام (ص) تا زمانی کوتاه پیش از وفاتش، توسط فرشتۀ وحی که جبرئیل (روحالامین) نام دارد بر قلب (نفس) آن حضرت نازل شده است (شعراء، ۱۹۳) و آن حضرت سخن خدا را به لفظ خود، با تمام وجود و نه تنها از راه گوش، دریافت میکرد و پس از هر بار وحی، بهدستور پیامبر (ص)، عدهای از صحابه، که کاتبان وحی نام دارند بلافاصله آیه یا آیات یا سورۀ نازلشده را بر وسایل معمول آن روزگار مینوشتند و اگر یکی از آنان هنگام نزول وحی حاضر نبود، بعداً آن را نسخهبرداری میکرد. خطی که برای نگاشتن قرآن بهکار میرفته، خط کوفی و نسخ اولیه (مائل) بوده که از سریانی و نَبَطی منشعب میشده است. خط کوفی پیش از بنای کوفه بدون این نام رواج داشته و دارای نقطه و نشان و حرکت یا اِعراب و علامات سجاوندی (وقف و ابتدا) نبوده و این علایم در قرن بعد به آن افزوده شده است. بدین گونه پس از وفات پیامبر (ص) یک نسخۀ اصلی و کامل از قرآن باقی و محفوظ ماند که بعدها به فاصلۀ دو دهه بعد از رحلت حضرت (ص)، مبنای تهیه و تدوین مصحف رسمی جهان اسلام شد. وحی دو بخش مَکّی و مدنی دارد. سورههای مکی دارای لحنی پرشور و شعرگونهاند و اغلب نیز از قصص و احکام فقهی خالی است. این سورهها بیشتر در جزء آخر (سیام) قرآن جمع شدهاند. مکی و مدنی بیشتر از آنکه ناظر به مکان باشد، ناظر به زمان است؛ یعنی آنچه در زمان اقامت حضرت رسول (ص) در مکه نازل شده مکی و آنچه پس از هجرت در مدینه یا بین مکه و مدینه یا پیرامون آن نازل شده مدنی است. متن قرآن مقدس است و لمس کردن کلمات آن بدون داشتن طهارت شرعی جایز نیست. بهدستور قرآن، هنگام قرائت قرآن باید با کمال ادب سکوت و استماع کرد (اعراف، ۲۰۴). پیش از خواندن هر سوره یا هر بخش از قرآن هم باید بسماللهالرحمنالرحیم گفت و پیش از گفتن بسمالله، باید استعاذه کرد. این حکم ریشه در امر و دستور قرآنی دارد (نحل، ۹۸). قرآن اسامی و اوصاف متعدد دارد. کلمۀ قرآن به احتمال فراوان از ریشۀ قَرَأَ (قرائت) گرفته شده، اگرچه برخی از اسلامشناسان غربی آن را متّخذ از ریشۀ آرامی دانستهاند. معروفترین نام دیگر آن «کلامالله» (توبه، ۶) است. قرآنپژوهانی چون برهانالدین زرکشی و جلالالدین سیوطی تا ۵۱ نام یا صفتی که حکم اسمیافته برای قرآن یاد کردهاند. از این میان بعد از کلامالله، «فرقان» (فرقان، ۱)، «ذِکْر» (انبیاء، ۵۰)، «تنزیل» (شعراء، ۱۹۲) و «الکتاب» (بقره، ۲) از «نور»، «نذیر»، «نبأ»، «تبیان» و «تذکره» و جز آنها مشهورتر است. قرآن دارای ۱۱۴ سوره است؛ نخستین آنها «فاتحةالکتاب» و آخرین آنها «ناس» است. قرآن را به هفت سبع (یکهفتم) و ۳۰ جزء و ۶۰ یا ۱۲۰ حزب تقسیم کردهاند. یک تقسیمبندی هم بر وفق رکوعات قرآنی است که کل قرآن را به کمابیش۵۴۰ رکوع تقسیم کردهاند؛ مراد از رکوع تعداد ۴ـ۵ آیه است که یک واحد معانی خوشهای تشکیل میدهند و اهل سنت قرائت یک رکوع را به جای یک سوره، بعد از حمد در نمازها جایز میدانند؛ اما بسیاری از فقهای شیعه معتقدند که باید پس از فاتحه، یک سورۀ کامل ـ معمولاً از سورههای کوچک پایانی قرآن ـ خوانده شود. قرآن سبک و بیانی بینظیر و منحصر به فرد دارد که نه با آثار بازمانده از شعر و خطبهها و سجعپردازیهای پیش از نزول شباهت دارد، نه با سایر کلمات و خطبهها و آثار و مأثورات رسول اکرم (ص). نوعی موسیقی درونی در اغلب آیات و بهویژه سورههای کوتاه مکّی محسوس است و حتی «آیات موزون افتاده» در قرآن بیش از ۱۰۰ فقره است، مانند «ثم انتم هؤلاء تقتلون» (بقره، ۸۵) یا «لَیسَ لِلانسانِ اِلّا ما سَعی» (نجم، ۳۹). همچنین سجع که در علوم قرآنی آن را فاصله میگویند و شبیه قافیه در شعر است در سراسر قرآن کریم بهویژه در پایانبندی آیات بسیار است و نیز اسماءالحسنی بهصورت زوج، مانند «غفورٌ رحیم» یا «علیمٌ قدیر» و نظایر آنها در پایان آیات میآید. عبارات ترجیعگونه مانند «إن الله/الله/انّه/و هو علی کل شیئٍ قدیر» در سراسر قرآن و «فَبِایِّ آلاءِ ربّکما تُکذّبان» (در سورۀ الرحمن)، یا «قد یسّرنا القرءآن لِلذّکرِ فَهَل مِن مُدَّکِر» (در سورۀ قمر) نیز از ظرایف و زیباییهای لفظی قرآن است. این صورت و ساختار و سبک و لحن قرآن بیسابقه است؛ نه شعر است، نه نثر؛ مانند نثرهای پیش از خود یا معاصرش. کمال فصاحت و شیوایی و تقلیدناپذیری قرآن به آن جنبۀ اعجازین و فرا ـ زبانی بخشیده است. قرآن کریم معجزهای شمرده میشود که خداوند به پیامبر اسلام (ص) ارزانی داشته است و چون برخی مشرکان، بهویژه کافران قریش مدعی بودند که اگر بخواهند میتوانند نظیر قرآن را بیاورند (انفال، ۳۱)، خداوند از آنان با صراحت دعوت میکند که حتی یک سوره همانند قرآن بیاورند (بقره، ۲۳) یا اگر آن را افترا و برساختۀ خود پیامبر (ص) میانگارند، ده سوره مانند آن را بیاورند (هود، ۱۳). به این دعوت الهی به نظیرهسازی قرآن تَحدّی میگویند که در چند آیه بیان شده و اوج آیات تحدی در آیۀ ۲۳ سوره بقره است. مضامین قرآن بسیار متعدد و متنوع است و مهمترین آنها اشاره به رویدادهای تاریخی گذشته و معاصر نزول وحی دارد، مانند اشاره به غزوات و هجرت رسولالله (ص)؛ بیان بخش ـ بخش قصص انبیاء بهجز داستان حضرت یوسف (ع) که بهصورت یکپارچه در سورۀ یوسف آمده است؛ بیان اندیشۀ توحیدی و تأمل در آفرینش و آفریدههای الهی؛ وصف آسایش و آرامش بهشتیان و بیان رنج و عذاب دوزخیان؛ توصیه به مکارم اخلاق و کارهای شایسته مانند انفاق، احترام به پدر و مادر، گرامی داشتن و حرمت نهادن به یتیمان و فقیران، بیان احکامی فقهی همچون وجوب نماز و روزه و جهاد یا حرمت ربا و ریا و زنا یا احکام ارث (← آیاتالاحکام)؛ ذکر فریبندگیهای دنیا و هشدار به پرهیز از غوطهور شدن در شهوات و غفلت از یاد خدا؛ بیان شامخترین مسائل وجودی مانند سؤال از روح (اسراء، ۸۵)؛ بیان اسماء و صفات الهی. در نحوۀ تدوین و آرایش و ترتیب و توالی سورهها در قرآن بسیار بحث کردهاند. آنچه مسلم است ترتیب قرآن رسمی جهان اسلام که به نحو متصلالکتابه (پیوستهنویسانه) از مهد کتابت وحی تا امروز در بیش از ۳۰۰میلیون نسخه تکثیر شده (قرآنهای خطی را به حدسی معقول میتوان به ۲۰۰هزار نسخه تخمین زد)، همان ترتیب توقیفی از جانب پیامبر (ص) است و حتی نام سورهها هم که اغلب برگرفته از کلمهای از متن هر سوره است، به همین ترتیب از جانب خود حضرت ختمیمرتبت (ص) تعیین شده است. طبعاً توالی سورهها بر حسب نزول نیست، بلکه به رهنمود وحیانی از سوی پیامبر (ص) بوده است. میتوان به تسامح گفت ترتیب رسمی قرآن یا قرآن رسمی (که همان مصاحف امام عثمانی است) به نوعی بر حسب طول از بلند به کوتاه است. البته در این امر استثنا هم دیده میشود. قرآن مجید کتابی است فرهنگآفرین و تمدنساز که علوم شرعی و قرآنی و اصولاً علوم اسلامی پیرامون آن و بر محوریت آن شکل گرفته است. صرف و نحو یا دستور زبان عربی مبتنی بر قرآن و کاربردهای قرآنی کراراً در کتب دستور زبان آمده است. فرهنگنویسان افزون بر آنکه واژهنامههای قرآنی (بیش از ۲۰۰ عنوان) پدید آوردهاند، در فرهنگهای عمومی عربی نیز امثله و شواهد قرآنی آمده است. علوم بلاغت پیرامون قرآن و با شواهد قرآنی و برای روشن کردن اعجاز قرآنی رشد و رونق یافته است. اهل فلسفه و حکمت و عرفان اسلامی بارها در آثارشان به آیات و عبارات قرآنی استناد میکنند. متکلمان هر یک از مذاهب اسلامی نیز برای اثبات حقانیت مذهب خود شواهدی از قرآن میآورند. در میان علوم اسلامی فقه اسلامی بیشترین بهره را از قرآن برده است. در قرآن بیش از ۵۰۰ آیۀ فقهی وجود دارد که به آنان آیاتالاحکام گویند. علوم و فنون قرآنی، مجموعۀ معارف و مهارتهایی است که برای بهتر شناختن و بهتر بهره بردن از قرآن کریم، بر محور بررسیهای گوناگون آن پدید آمده است و سادهترین آنها تجوید و درستخوانی و دشوارترین آنها علم تفسیر و تأویل است.
علوم قرآنی. علوم و فنون قرآنی فهرستوار از این قرارند: ۱. تاریخ قرآن، ۲. علم رسم عثمانی، یعنی شناخت رسمالخط قرآن و قواعد یا استثناهای آن؛ ۳. مکی و مدنی؛ ۴. اسباب نزول؛ ۵. ناسخ و منسوخ؛ ۶. محکم و متشابه؛ ۷. اعجاز و تحریفناپذیری قرآن؛ ۸. تفسیر و تأویل و معرفی مهمترین تفسیرهای فارسی و عربی و شیعی و سنی و سایر مذاهب اسلامی؛ ۹. قرائت و تجوید و ترتیل؛ ۱۰. اعراب قرآن یا نحو قرآن؛ ۱۱. قصص قرآن؛ ۱۲. علم غریبالقرآن یا مفرداتالقرآن که عمدتاً بررسی و واژگانپژوهی کلمات دشوار قرآن است؛ ۱۳. علم/فن ترجمۀ قرآن.
تاریخ قرآن. شاخهای از علوم قرآنی، بهمعنای توصیف سرگذشت جمع و تدوینکردن و به شکل مصحف درآمدن و رسمیت یافتن و بهچاپ رسیدن قرآن کریم و مسائلی مانند آن. این اصطلاح پس از انتشار کتاب تاریخ قرآن (۱۸۶۰) تئودور نولدکه ـ خاورشناس و قرآنپژوه آلمانی ـ رسمیّت یافت و کتابهای مختلفی در این زمینه نوشته شد؛ هرچند پیش از آن نیز به شکل پراکنده در جوامع حدیث به آن پرداخته شده بود. قرآن کریم دو بار نازل شده است، یکی نزول دفعی در شب قدر (← قدر،_سوره) و دیگر نزول تدریجی آن در طول ۲۳ سال. بهسبب اهمیت کلام خدا در میان مسلمانان و نیز لزوم نگهداری و حفظ پیام الهی، مسلمانان قرآن را در سینههایشان نگهداری کردند و برای اطمینان بیشتر، بر روی لوحه، صحیفه، سنگ و پوست ثبت کردند. در بین صحابۀ پیامبر (ص) هفت نفر شهرتی بیشتر در قرائت و آموزش قرآن یافتند: حضرت علی (ع)، عثمان، ابی بن کعب، زید بن ثابت، ابن مسعود، ابودرداء، ابوموسی اشعری. مهمترین کاتبان وحی در دوران مکّی عبارتاند از، خلفای راشدین، شرحبیل بن حسنه، عبدالله بن ابیالسرح، خالد بن سعید، طلحه، زبیر و سعد بن ابی وقّاص. مهمترین کاتبان در دوران مدنی عبارتاند از عبدالله بن رواحه، ثابت بن قیس و حذیفة بن یمان. بنا بر شواهد تاریخی در بئر معونه کمابیش ۷۰ نفر از صحابیان حافظ قرآن و در جنگ یمامه نیز ۷۰ نفر از حافظان قرآن شهید شدند. شکی نیست که قرآن در زمان پیامبر (ص) کاملاً مکتوب شده است؛ اما دربارۀ مدونبودن قرآن در زمان پیامبر (ص) اختلاف است. برخی علمای شیعی را عقیده بر این است که قرآن در زمان پیامبر جمعآوری و تدوین شده است و جمعآوری آن را در زمان خلفا رد میکنند امّا بعضی دیگر کار تدوین را در زمان خلفا میدانند. مصحفشدن و به شکل امروزیشدن قرآن نخستینبار در یک هفته با تنظیم جدید و احتمالاً بر حسب نزول سورهها به همت امیرالمؤمنین علی (ع) انجام شد و این نخستین جمع و تدوین کتابگونۀ قرآن بود و این احتمال واقعبینانه است که بگوییم آن حضرت (ع) مصحف شخصی خود را تا پایان بیست و سومین سال (آخرین سال) نزول وحی کتابت و در آن یک هفته فقط آن را تنظیم مجدد کرده است. بسیاری بر آناند که مصحف حضرت علی (ع) دارای حاشیه بوده و توضیحات پیامبر (ص) دربارۀ آیات را هم شامل میشده است و نکات و اشارات را هم توضیح میداده است. وقتی بعدها گروهی از سوی عثمان مأمور جمعکردن و تدوین قرآن شدند، نظر به آنکه انتشار این توضیحات بازتاب وسیع اجتماعی مییافت، این حواشی را حذف کردند. قابل توجه است که قرآن در آخرین روزهای حیات پیامبر (ص) کاملاً میان او و جبرئیل عرضه و مقابله شده و کاملاً محفوظ مانده است (حجر، ۹). بعد از پیامبر (ص)، ابوبکر به اصرار عمر به گردآوری قرآن پرداخت و این کار را به زید بن ثابت واگذار کرد. قرآن به لغت قریش نازل شده بود و لازم بود فردی از فصحای قریش به این کار بپردازد. عمر دستور داد هر که حافظ قرآن است (هر مقدار و هر تعداد سوره) و هر کسی که صحیفۀ شخصی دارد که قرآن را بر آن نوشته، بیاورد و گویند هیچ آیهای را نمیپذیرفت، مگر آنکه دو شاهد از حفظ و کتابت بر وجود آن اقامه شود. این امر در مقدمه کُند پیش رفت و قرآن کاملِ موجود در زمان و زیر نظر حضرت رسول (ع) مرتب و نزد حفصه، یکی از همسران پیامبر (ص) و دختر عمر، به امانت ماند؛ تا نوبت به خلافت عمر رسید و در عصر او بهسبب آغاز فتوحات و گسترش شگرف اسلام و فتوحات اسلامی، فرصت پرداخت او به این امر مهم حاصل نشد. در خلافت عثمان، بهویژه پس از نبرد یمامه که تعداد زیادی از حافظان و قاریان قرآن شهید شدند و نیز بهسبب اشتباهات مسلمانشدگان غیرعرب در قرائت قرآن با خط بینقطه و نشان و دشوارخوان کوفی و نسخ اولیه (مائل) و ترس ازدست رفتن وحینامۀ الهی، بهدستور او و به سرپرستی زید بن ثابت، گروهی پنج یا شش نفری موظف به تدوین نسخۀ نهایی قرآن کریم شدند که در این کار موفق شدند. همان مصحف اصلی مکتوب در عهد رسولالله (ص)، که نزد حفصه بود، در زمان عثمان معیار و اساس کار یگانهسازی مصاحف شد. در این دوره کاری سترگ انجام شد که از مهمترین دورههای جمع و تألیف قرآن بهشمار میرود. عثمان برای رفع اختلاف قراآت به «یگانهسازی مصاحف» پرداخت. عثمان کوشید که این مصحف، که بعدها به «مصحف امام» مشهور شد، شامل قرائتهای هفتگانه باشد. بعد از پایان کار، عثمان دستور داد تا تمام کتیبهها، نوشتهها و پوستها را که صحابه آورده بودند، بسوزانند تا اختلافها ازبین برود. گویند بخشی از اِعرابگذاری قرآن در زمان زیاد بن سمیّه، والی بصره، و بهدست ابوالأسود دوئلی ( ـ ۹۶ق) صورت گرفت که طبق گفتۀ خود او، آن را از علی (ع) فراگرفته بود. درضمن، عثمان دستور داده بود که قرآن بهصورت عاری از نقطه نگاشته شود تا رسمالخط آن توانایی پذیرش قراآت هفتگانه را داشته باشد. از اینرو قرّاء بزرگ هفتگانه و هشتگانه، دهگانه و حتی چهاردهگانه و بیستگانه پیدا شدهاند؛ اما آنچه مهم است همان قرائتهای هفتگانۀ (قراآت سبع) است. قرآن رسمی جهان اسلام بر مبنای روایت حَفْص از قرائت عاصِم است که به سه یا چهار واسطه به قرائت رسول الله (ص) میرسد. پنج یا شش نسخه از مصحف امام (به معنای سرمشق و مرجع) که همه ارزش واحد داشت، همراه با یک قرآنشناس، اعم از حافظ یا قاری و قرائتشناس ماهر، برای آموزش دادن به نومسلمانان به مراکز اصلی جهان اسلام در آن زمان، یعنی حرمین شریفین (مکه و مدینه)، کوفه و بصره، شام و احتمالاً بحرین گسیل شد. از تاریخ آن جمع و تدوین در سالهای اولیۀ خلافت عثمان (۲۳ـ۳۵ق) حدود ۱۴۰۰ سال میگذرد. از روی آن نسخهها به انواع خط کوفی و نسخ یا نسخی اولیه (مائل)، نیز به خطوط ششگانه، که به همت ابن مُقْله در قرن ۳ق، بهنحوی سنجیده شکل یافته بود، هزاران نسخه بازنگاری و بدینسان روایت قرآن متواتر و قطعیالصدور شد. چاپ قرآن هم در اروپا و با نظر مستشرقان و هم در جهان اسلام، بهویژه در دهۀ ۱۳۴۰ق در عهد ملک فؤاد اول در مصر، با نظارت بسیاری از متخصصان، بدون یک کلمه تغییر و با همان رسمالخط عثمانی با دقت و بررسیهای علمی عمیق جمعی از متخصصان هر رشته از علوم قرآنی چاپ شده و این را تسامحاً مصحف قاهره نامیدهاند. چند دهه بعد عثمان طه، خوشنویس سوری، آن را به بهترین وجهی به خط نسخ بازنگاری کرد که چون در سوریه و توسط الدارالشامیه چاپ شده، میتوان تسامحاً آن را «مصحف شام» نام نهاد. این نسخه سپس در اوایل قرن ۱۵ق در عربستان سعودی در مجمَّعالملک فهد، پس از بازنگریهای بسیار قرآنشناسان خبره، بدون هیچ تغییری مهم، تصویب یافت و در همان مُجمّع، که از ۱۴۰۳ق تاکنون شهرک چاپ قرآن است، در شمارگان عظیم و در قطعهای کوچک و بزرگ بارها چاپ شده است. (امروزه سرجمع تیراژهای متوالی آن به بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه رسیده است). این مصحف که نام رسمی آن بهمناسبت چاپ در مدینه، «مصحف مدینه» است در همۀ جهان اسلام (از جمله ایران، چون نَسَب قرائت عاصم به امیرالمؤمنین علی (ع) میرسد و از ایشان به حضرت پیامبر(ص))، جز در مغرب اسلامی (بیشتر سه کشور تونس، لیبی و مراکش، و شاید اندلس که در آن مناطق روایتهای ورش و قالون از نافع رایج است) رواج عام و تام یافته است. پس از تاریخ قرآن نولدکه، کتابهایی بسیار با این موضوع نوشته شده که از مهمترین آنها عبارتاند از ۱. درآمدی بر تاریخ قرآن، تألیف ریچارد بل، شرقشناس و مترجم اسکاتلندی قرآن. این کتاب با بازنگری شاگرد مؤلف، مونتگُمِری وات، نوشته و به فارسی هم ترجمه شده است؛ ۲. تاریخالقرآن، به عربی، تألیف ابوعبدالله زنجانی، چاپ مصحَّح آن در دمشق در ۱۴۱۰ق منتشر شده است. ترجمۀ فارسی آن نیز در ۱۳۴۱ش در تبریز منتشر شده است ۳. تاریخالقرآن، تألیف عبدالصبور شاهین؛ این کتاب بیشتر پاسخ به نظریههای اسلامستیزانۀ دانشمندان غربی است (قاهره، ۱۹۹۶). ۴. تاریخ قرآن، به فارسی تألیف محمود رامیار. این کتاب از دیگر کتبی که در اینزمینه نوشته شده، مفصلتر است (۱۳۴۶ش).
ترجمۀ قرآن. ترجمۀ قرآن، قدمتی به اندازۀ تاریخ متن قرآن دارد و تا این زمان (۱۳۸۸ش) توسط ۱۱۹۵ مترجم به بیش از ۱۰۸ زبان ترجمه و چاپ شده است. این رقم نسخ خطی را شامل نمیشود.
ترجمه فارسی. معروف است که سلمان فارسی با اجازۀ حضرت رسول (ص)، سورۀ فاتحه را به فارسی ترجمه کرد. او بسمالله الرحمن الرحیم را «بهنام یزدان [بخشنده و] بخشاینده» ترجمه کرد. زبان فارسی در میان زبانهای مختلف کشورهای اسلامی، دارای بیشترین و کهنترین ترجمههای قرآن است. به شهادت اسناد و مدارک تاریخی، اولین ترجمۀ قرآن مجید، به زبان فارسی انجام گرفته است. در فهرستگان نسخههای خطی ترجمههای فارسی قرآن که به اهتمام علی صدرایی خویی تألیف و انتشار یافته، نام ۸۹۵ ترجمۀ فارسی آمده است. تعداد ترجمههای فارسی کامل چاپی قرآن کریم تا این تاریخ (۱۳۸۸ش) به ۱۰۸ ترجمه میرسد (غیر از نسخههای خطی). از تاریخ ترجمههای موجود و محفوظ ماندۀ فارسی بیش از ۱۰۰۰ سال میگذرد. کهنترین آنها با نام «قرآن قدس» به اهتمام علی رواقی در دو جلد به طبع رسیده و دارای تعلیقات و توضیحات روشنگر و مفید است. ترجمۀ مندرج در تفسیر طبری را که در نیمۀ قرن ۴ق انجام گرفته، میتوان کهنترین نسخه و ترجمۀ محفوظ مانده، برشمرد. اصولاً در گذشته ترجمههای مستقل اندک بود، و بیشتر ترجمههای کهن آنهایی است که همراه با تفسیر است، مانند ترجمۀ نوبت اول از تفسیر عرفانی ابوالفضل میبدی (اوایل قرن ۶ق)؛ ترجمۀ مندرج در تفسیر سورآبادی (اواخر قرن ۵ق)؛ ترجمۀ همراه با تفسیر تاجالتراجم شهفور اسفراینی (قرن ۵ق)؛ ترجمۀ تفسیر ابوالفتوح رازی؛ ترجمۀ مستقل معروف به «قرآن ری» (کتابت در ۶۵۶ق)؛ ترجمۀ ولیالله دهلوی، در اوایل قرن ۱۳ق؛ ترجمۀ بصیرالملک شیبانی کاشانی در اوان مشروطیت که در مرحلۀ بیرون آمدن از ترجمۀ تحتاللفظی است؛ ترجمۀ عبدالحسین آیتی متخلص به آواره به نام کتاب بُنی در سه جلد (یزد ۱۳۲۴ـ۱۳۲۶ش)؛ ترجمۀ مهدی الهی قمشهای؛ ترجمۀ ابوالقاسم پاینده در دهۀ ۱۳۳۰ش؛ در دهۀ ۱۳۴۰ش بهترین ترجمه، ترجمۀ زینالعابدین رهنما بود. سپس، در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی چندین ترجمۀ قابل ملاحظه انتشار یافت که برجستهترین آنها عبارت است از ترجمههای: علینقی فیضالاسلام، عبدالمحمد آیتی، محمد خواجوی، جلالالدین مجتبوی، ناصر مکارم شیرازی، علی مشکینی، محمد صادقی تهرانی، محمد مهدی فولادوند، بهاءالدین خرمشاهی، مسعود انصاری، علی موسوی گرمارودی، اصغر برزی، ابوالفضل بهرامپور. چندین کتاب نیز در نقد ترجمهها و یا طرح مباحث نظری و علمی ترجمه، با اسلوب انتقادی منتشر شده است.
ترجمۀ انگلیسی. پس از فارسی، زبان انگلیسی دارای بیشترین ترجمۀ قرآن است که تا ۱۳۸۷ش، ۸۰ ترجمۀ کامل انگلیسیِ چاپ شده، شناخته شده است. نخستین ترجمۀ ناقص انگلیسی در ۱۵۱۵ در لندن، چاپ شد. نخستین ترجمۀ کامل قرآن به انگلیسی به قلم الگزاندر راس اسکاتلندی از روی ترجمۀ فرانسوی آندره دوریه در ۱۶۴۸ منتشر شد. دومین ترجمۀ قرآن به انگلیسی حدود ۹۰ سال بعد از آن به چاپ رسید. این ترجمه که جورج سیل آن را از روی متن عربی انجام داده بود، بیش از ۱۵۰ سال در میان انگلیسیزبانها بیرقیب بود. از اواخر قرن ۱۹ به بعد، ترجمههای جدید از قرآن به بازار عرضه شد که مهمترین آنها عبارتاند از ترجمههای ج. و. رادول، ادوارد هنری پالمر/پامر، مارمادوک پیکتال (انگلیسی مسلمان شده)، ریچارد بل، جان آرتور آربری، تامس بالنتین اروینگ، عبدالله یوسفعلی از تبار بُهرههای اسماعیلی هند، ن. ج. داود، محمد اسد، ماجد فخری، و میراحمد علی. فضلالله نیکآیین (که ترجمۀ شاعرانه است) و اخیراً سید علیقلی قرائی نیز از ایرانیانی بودهاند که قرآن را به انگلیسی ترجمه کردهاند.
ترجمۀ فرانسه. قرآن مجید تاکنون (۱۳۸۸) ۳۲بار به زبان فرانسه ترجمه و چاپ شده است. نخستین ترجمۀ کامل قرآن فرانسه اثر آندره دوریه است (۱۶۴۷). از دیگر ترجمههای قرآن به فرانسوی میتوان از ترجمههای کلود ساواری، بیبر شتاین کازیمیرسکی، ادوارد مونته، احمد تیجانی، رژی بلاشر، محمد حمیدالله، رنهخوام، ژاک برک، آندره شورقی، و ترجمۀ مشترک و ناتمام جواد حدیدی و یحیی علوی (دانشمند فرانسوی مسلمانشدۀ مقیم ایران) و ترجمۀ غلامحسین ابوالقاسمی فخری نام برد. افزون بر ترجمۀ جمعی معروف به ترجمۀ مجموعۀ تولدو (۱۵۴۳) [با مقدمهای از مارتین لوتر و فیلیپ میلانگتون]، بیبلیاندر (۱۵۴۳)، اسقف لودوویکو ماراکیوس (۱۶۹۸) و روبرت کیتونی به ترجمۀ قرآن به لاتین پرداختهاند.
ترجمۀ آلمانی. از ترجمههای آلمانی قرآن میتوان از ترجمههای سالومان شوایگر، یوزف فون هامر پورکشتال، فریدریش روکرت، ک. بویسن، ل. اولمان، ماکس هنینگ، رودی پارت نام برد.
ترجمۀ اردو. عبدالصمد بن نواب عبدالوهابخان، شاه مرادالله انصاری، شاه رفیعالدین دهلوی، عبدالله هوگلی و سید علی مجتهد بن سید دلدار علی نیز قرآن را به اردو ترجمه کردهاند. ترجمههای کامل و ناقص اردو بیش از ۵۰۰ است و کتابشناسی ترجمهها و تفسیرهای قرآن به اردو چاپ و منتشر شده است.
ترجمۀ ایتالیایی. از مترجمان ایتالیایی قرآن میتوان به آندره آریوا بنه، لودویکو ماراچّی، ویتوریو کالتزا، بائوزانی، مارتینو مُرِنو، فدریکو پیرُنه و اریفاین اشاره کرد.
ترجمۀ بنگالی. مترجمان بنگالی قرآن عبارتاند از برهمن چاندراسن، ویلیام گولدساک، کران گوپال سینگهه، خان بهادر تسلیمالدین، مولانا عباس علی، خان داکر ابوالفضل عبدالکریم، فضلالرحیم، و مولانا محمد اکرمخان.
ترجمۀ ترکی. تاکنون بیش از ۱۰۰بار قرآن کریم به لهجههای گوناگون زبان ترکی ترجمه و چاپ شده است که از میان آنها ده نوع به زبان ترکی آذربایجانی اختصاص دارد. قدیمیترین ترجمۀ ترکی به لهجۀ اوغوز است. این ترجمۀ ناقص به اهتمام یک ایرانی موسوم به محمد پسر حاج محمد دولتشاه شیرازی انجام شده است (۷۳۴ق). چندین ترجمۀ ناقص و کهن دیگر به لهجۀ جغتایی و لهجههای دیگر ترکی وجود دارد. از دیگر مترجمان قرآن به ترکی میتوان از اسماعیل فرخ افندی، محمد خیرالدینخان، اسماعیل حقی بدرسوی، جمیل صائب، شیخ محسن نورالبیان فانیان و حسین کاظم (ترجمۀ مشترک)، زکی مفامض، سلیمان توفیق، عمر رضا دوکرل. عثمان بنی اوغلو، آنانیاس زاجا تشکوفسکی، آندره اکولوتوس و گولپینارلی نام برد. نخستین ترجمۀ قرآن به ترکی آذری که در قرن ۹ق انجام شد، ترجمه و تفسیر کشفالحقایق عن نکتالآیات و الدقایق به کوشش میرمحمد کریم موسوی باکویی بوده است، محمدحسن مولیزادۀ شکوری، ضیاءالدین بینادوف و واسیم محمدعلی یئو و احمد کاویانپور و اخیراً رسول اسماعیلزاده دوزال از دیگر مترجمان قرآن به زبان ترکی آذریاند. ترجمۀ اخیر توسط مرکز ترجمۀ قرآن به زبانهای خارجی به سه الفبای سریلیک (کریل)، عربی و لاتینی به چاپ رسیده است.
ترجمۀ روسی. مترجمان روسی قرآن عبارتاند از پیور واسیلیویچ پستنیکو (۱۷۱۶)، میخائیل ایوانوویچ وریوکین، کا. نیکلایف، سابلوکوف، دمتریوس کامتمیر، برچکوفسکی، کِر، ببلوفسکی، کاتکوفسکی، الکساندر کونتسانتینوویچ، کراتوچکوفسکی، بانو والیریاپوروخوا و محمد نوری عثمانوف. سیلویان اوکتاویان یوسی پسکو (۱۹۱۲) نیز قرآن را به زبان رومانیایی ترجمه کرده است.