قضاوت
قضاوت
(یا: قضاء) در اصطلاح شيعه، ولایت شرعی بر حکم در مصالح عامه از سوی امام معصوم (ع). به گفتۀ شهید ثانی در مسالک، قضاء را بدان سبب قضاء نامیدند که قاضی، خصومت را تمام میکند. صاحب جواهر گفته است که قضا واجب کفایی است. قاضی بر دو نوع است: قاضی منصوب و قاضی تحکیم. قاضی منصوب کسی است که از سوی امام (ع) یا نایبش تعیین شده باشد، و قاضی تحکیم کسی است که طرفین به حکم او در رفع خصومت رضایت داده باشند. در زمان غیبت امام معصوم (ع)، نصب قاضی، از سوی امام به شکل عام برای کسانی که متصف به صفات ویژهای باشند، صورت گرفته است. البته بعضی اعتقاد دارند که چنین نصبی صورت نگرفته است. به عقیدۀ کسانی که نظریۀ ولایت فقیه را قبول دارند، فقیه میتواند به نیابت از امام معصوم (ع) اشخاصی را برای قضاوت در زمان غیبت منصوب کند. دربارۀ شرایط قاضی، فقیهان اتفاق نظر ندارند. دستهای شرط کردهاند که قاضی باید مجتهد مطلق باشد. عدهای تجزی در اجتهاد را کافی دانستهاند و حتّی گروهی گفتهاند که قاضی باید مجتهد اعلم باشد. بعضی نیز علم به احکام شرعی را ولو از روی تقلید، برای قضاوت کافی میدانند. در شرط بودن بلوغ، عقل، رشد و اسلام کمتر اختلاف است، و همینطور مرد بودن که البته اخیراً در این باره اختلاف نظرهایی پدید آمده است. اما در شرط بودن عدالت، گرچه در تبیین معنی عدالت توافقی وجود ندارد، هیچ اختلافی مشاهده نمیشود. قاضی حتی اگر خود بینیاز باشد حق دارد از بیتالمال ارتزاق کند. همچنین میتواند به علم خود عمل کند و به بیّنه و اقرار و قسم توجه نداشته باشد. قاعدۀ اصلی در باب قضا آن است که مدّعی باید بیّنه بیاورد و منکر باید قسم بخورد.