قطع (ادبیات)
قَطْع (ادبیات)
(در لغت بهمعنی بریدن) اصطلاحی در عروض، از زحافهای عروضی. افتادن حرف ساکن وتد مفروق آخر و ساکنشدن حرف متحرک پیش از آن؛ چنانکه «ن» از مستفعلن بیفتد و «ل» ساکن شود که بهجای مستفعلِ باقیمانده مفعولن گذارند و «ن» از متفاعلن بیفتد و «ل» ساکن شود و بهجای متفاعلِ باقیمانده فعلاتن گذارند. رکنی که تحت زحاف قطع قرار گیرد، مقطوع گویند.