قلب (ادبیات)
قلب (ادبیات)
(بهمعنای واژگونکردن) در اصطلاح بدیع، سخنی است که صورتِ واژگونۀ آن نیز آورده شده است: ۱. قلب کل آن است که همۀ حروف کلمه عکس یکدیگر باشد، مانند «زان» و «ناز» در این بیت: زان ناز تو میکشند عشاق/ای حورلقا، که روح بخشی. ۲. قلب بعض آن است که برخی از حروف کلمات معکوس باشند، مانند «بنات» و «نبات» در این بیت: به باغ رو که بناتِ نبات را بینی/نگشته سیر چون عشاق از کنارِ بِکار ۳. قلب مستوی آن است که اگر کل یا بخشی از کلام را معکوس کنیم همان بخش بهدست آید، مانند دو مصراع زیر که حروف هرکدام را معکوس کنیم همان مصراع ساخته میشود: شو همره بلبل بلب هر مهوش/شکر بترازوی وزارت برکش ۴. قلب مجنّح (یا: قلبالجناحین) آن است که دو کلمۀ معکوس را یکی در آغاز مصرع و دیگری را در پایان آن آورند؛ مانند «گنج» و «جنگ» و «رای» و «یار» در این دو مصرع: گنج دولت دهد گزارش جنگ/رای نصرت کند حمایت یار