قلعه
قلعه
(یا: دِژ؛ دز) سازهای دفاعی و مستحکم مرکب از ساختمان یا ساختمانهایی با برج و بارو مناسب برای اقامت طولانی ساکنان آن به هنگام خطر و محاصره از سوی دشمن. قلعه معمولاً محل سکونت کوتوال، امیر، فئودال، یا پادشاه و مرکز فرماندهی و دارای تأسیسات نظامی، ازقبیل انبار اسلحه و اصطبل و بندهایی برای نگهداری زندانیان و اسیران بود. قلعهها را معمولاً بر نقطهای بلند و در موضعی میساختند که حداکثر دید را برای نگهبانان فراهم سازد، تا زودتر و آسانتر بتوانند نزدیکشدن دوست یا دشمن را تشخیص دهند. چنانچه سلطان یا امیری در کاخ دژمانندی زندگی میکرد و در اطراف گروهی کثیر از مردم عادی بهسر میبردند و برگرد آن حصار میکشیدند، آن را در فارسی ارگ میخواندند. ارگ بم، ارگ علیشاه در تبریز و ارگ تهران قدیم، از این سازههاست. کهنترین استحکامات شهری ـ نظامی ایران هگمتانه (حدود قرن ۲۶پم) به روایات تاریخی هفت دیوار، هر یک به رنگی دیگر داشته است. ارگ بم با قدمتی حدوداً ۲هزار ساله و دژ شاپورخواست از دوران ساسانی در لرستان (که از عصر قاجار فلکالافلاک نامیده شد و اهل محل آن را دوازده برجی میخوانند)، و قلعههای معروف اسماعیلیه ازجمله قلعۀ الموت و قلاع لمبَسر، طبس و ارجان، که در تاریخ ایران از اهمیت بسیار برخوردارند، از دژهای معروفاند. قلعهسازی در غرب نیز پیشینهای کهن دارد. رومیان باستان شهرهای خود را با دیوارهای بلند محصور میکردند و کاخهای امپراتوران روم شرقی دژهایی مستحکم بودند. در قرون وسطا قلعهسازی رایج شد. در آغاز قلعهها چوبی و ساده بود که روی تپۀ طبیعی یا پشتهای مصنوعی بنا و دور آن خندق کنده میشد. با پیشرفت فنون محاصره و قلعهگیری، دژها را از سنگ و ساروج و با یک یا چند دیوار بلند بر گرد آن میساختند. در قرن ۱۱م شمار این قلعهها فراوان بود. در فواصل دورتر از قلعۀ اصلی نیز باروهای بلند و ضخیم با برجهای دفاعی کنگرهدار برپا میشد. نورمنها در انگلستان فن قلعهسازی را ترقی دارند. ارتفاع دیوارهای بلند و ستبر این قلعهها بعضاً به پانزده متر میرسید و دریچههایی کوچک در باروها تعبیه میشد. برج سفید در برج معروف لندن نمونهای از این قلعههاست (قرن ۱۳م). با اختراع توپ و استفاده از باروت، ساختن قلعههای جدید بهپایان رسید و قلعه تدریجاً مفهومی شبیه قصر و کوشک اشرافی پیدا کرد. در جنگهای صلیبی، مسیحیان قلعههای مستحکمی در شام و فلسطین ساختند که معروفترین آنها کراک دِ شوالیه در سوریۀ کنونی است. ورود و خروج از قلعههای اروپایی مستلزم عبور از پل متحرکی بود که روی خندق قرار میگرفت و به دروازهای چوبین و سنگین، پوشیده از لایهای آهنین ختم میشد، که در مدخل تعبیه شده و قابل باز و بستهشدن، یا بالا و پائینرفتن بود.