قپچاق

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

قِپْچاق

(در منابع اسلامی: قبچاق؛ قفچاق؛ خنچاخ؛ خفشاخ؛ در منابع لاتینی: کومانی؛ در منابع روسی: پولووتسی) قوم ترک اوراسیایی، از کیماک‌های حوزۀ رودخانۀ ایرتیش، ساکن اراضی میان قسمت‌های علیای رودخانه‌های توبول و ایشیم، از شاخه‌های ایرتیش. اینان در زمان‌های دور، از بقیۀ کیماک‌ها جدا شدند و در قسمت‌های اخیر جای گرفتند. در دوره‌ای از قرن ۴ق، کومان‌های چین، به قپچاق‌ها پیوستند و مشترکاً در جهت جنوب و غرب به حرکت درآمدند و با فشارهای خود قبایل غز را به ترک اراضی خود مجبور کردند و در کمتر از ۵۰ سال تمام سرزمین‌های حوزۀ سفلای رودخانۀ ولگا را به تصرف خود درآوردند. به نوشتۀ حدودالعالم، که در همین روزگار تألیف شده است، کشور قپچاق‌ها از شمال به نواحی غیرمسکونی شمالی و از جنوب به اراضی پچنگ‌ها، از شرق به ناحیۀ کیماک و از غرب به حوزۀ سفلای رودخانۀ دن محدود بود. اینان پس از چندی متوجه پچنگ‌ها شدند و آنان را از جنوب روسیه بیرون راندند و در مجاورت دولت‌های کیف و بیزانس قرار گرفتند. روس‌ها این اقوام تازه‌وارد را پولووتسی، یعنی زردگون، می‌نامیدند. اینان در دشمنی با روس‌ها و تا حدی با بیزانس‌ جای پچنگ‌ها را گرفته بودند و پس از مرگ یاروسلاو خردمند، از ۴۶۰ق/۱۰۶۸م تا ۶۰۶ق/۱۲۱۰م بیش از پنج لشکرکشی بزرگ برضد روس‌ها به راه انداختند. قپچاق‌ها از نیمۀ دوم قرن ۴ق نام خود را بر تمام سرزمین‌هایی نهادند که در قلمرو آنان قرار گرفته بود. این قلمرو که از رودخانۀ ایرتیش و اعماق قزاقستان امروزی در شرق تا مصب رودخانۀ دانوب در غرب امتداد داشت، برای قرون متمادی، دشت قپچاق نامیده می‌شد. گروهی از قپچاق‌ها، که در همسایگی خوارزم به سر می‌بردند، با دولت‌های خوارزم مناسباتی صلح‌آمیز برقرار کرده بودند. به نوشتۀ ابن خلدون، میان قپچاق‌ها و خاندان خوارزمشاه از قدیم، مودت و خویشاوندی برقرار بود و بسیاری از قپچاق‌ها و خوارزمی‌ها از طریق وصلت‌های خانوادگی و ازدواج، خویشاوندان یکدیگر شده بودند. سلطان علاءالدین تکش خوارزمشاه، به اتکای حشم قپچاق که مطیع یا متحد او بودند، سلاطین اطراف را از هر گونه ستیزه با خود برحذر می‌داشت. قپچاق‌ها در جنگ‌های بخارا شرکت داشتند. مادر سلطان محمد خوارزمشاه از بیاووت‌های قپچاق بود. مغولان در حملات اول خود به قفقاز و اوراسیا در ۶۱۹ق، قپچاق‌ها و آلان‌ها را در‌هم شکستند و پس از این پیروزی‌ها به موطن خود بازگشتند. قپچاق‌ها در مرحلۀ دوم حملات مغولان، به استثنای مبارزات کوتان‌خان و بچمان‌خان قپچاقی، از جنگ با مغولان خودداری ورزیدند و هم‌دست آنان شدند و همراه مغولان تا پشت دروازه‌های برلین پیش رفتند. با این حال، بردگان قپچاقی یکی از منابع ثروت خان‌های مغول اردوی زرین روسیه بودند. هزاران بردۀ غیرمسلمان قپچاقی، از طریق بازرگانان ونیزی از دریای سیاه به دریای مدیترانه و سواحل مصر و شام انتقال یافتند و به خدمت ایوبیان درآمدند و پس از آن خود دولت ممالیک بحری را برپا داشتند. قوم قپچاق در طول حیات دولت‌های مغولی روسیه به آرامی در دیگر اقوام دشت مستحیل شد. امروزه از آن قوم، احتمالاً جز بعضی اقوام، نظیر کومیک‌های داغستان چیز دیگری باقی نمانده است.