لوط
لوط
در عهد عتیق، برادرزادۀ ابراهیم که از انهدام سدوم جان بهدر برد. همسر لوط نافرمانی کرد و سدوم را از پشت سرنگاه کرد و مبدل به ستونی از سنگ نمک شد. در قرآن پيامبر و از پيروان ابراهيم (ع) خوانده شده است. از لوط ۲۷بار در قرآن نام برده شده است. قوم لوط که در قرآن گاه «اخوان لوط» (سورۀ ق، ۱۳) نامیده شدهاند در فاصلۀ بین قوم ثمود و اهل مدین میزیستهاند. او از حکمت، بینش و علم فراوان برخوردار بوده است (انبیاء، ۷۴). وقتیکه ابراهیم(ع) به قومش هشدار داد، لوط(ع) به او ایمان آورد و خود را «مهاجراً إلیالله» نامید (عنکبوت، ۲۶) و قومش را به راه راست هدایت کرد (شعراء، ۱۶۱ و ۱۶۴). قوم او عصیان کرده به لواط پرداختند (هود ۷۸ـ۷۹؛ حجر، ۶۶، ۷۲؛ انبیاء، ۷۴؛ شعراء ۱۶۵ـ۱۶۶). فرشتگان به صورت جوانان زیبا به خانۀ لوط وارد شدند تا نزدیکشدن موعد عذاب الهی را خبر دهند. مردم به خانۀ لوط هجوم بردند تا از آن جوانان کام گیرند. لوط دختران خود را برای ازدواج به آنها پیشنهاد کرد اما آنان نپذیرفتند. به لوط وحی آمد که خانوادهات را از آنجا دور کن و او چنان کرد. اما همسرش در اثر نافرمانی با قوم لوط سنگباران شد. در قرآن نام شهر لوط با عنوان قریه، یا صفت المؤتفکات (بهمعنای زیر و زبر شدهها) یاد شده است.