لوکار، جان (۱۹۳۱)
لوکار، جان (۱۹۳۱)(Le Carre, John)
(نام اصلی: دیوید جان مور کورنول[۱]) نویسندۀ انگلیسی رمانهای هیجانانگیز. مدتی در سرویس جاسوسی بریتانیا شاغل بود و عمدهی داستانهای وی بر پایهی همین تجربه نگاشته شده است. در خانوادهای سختکوش متولد شد. یکی از برادرانش بعدها سردبیر روزنامهی ایندیپندنت[۲] شد و خواهرش بازیگری سرشناس. مادرش در پنج سالگی وی خانواده را ترک کرد و لوکار شانزده سال بعد، در بیست و یک سالگی دوباره او را ملاقات کرد. همچنین پدرش به دلیل تلاش برای اغفال شرکتهای بیمه مدتها در زندان بود و لوکار رابطهی پرتنشی را با وی تجربه کرد. لوکار به سوییس رفت و در رشتهی زبانهای خارجی در دانشگاه برن[۳] تحصیل کرد. سپس به کار در سرویس جاسوسی بریتانیا پرداخت. با اعلام ورشکستگی پدرش به آکسفورد رفت و در آنجا فارغالتحصیل شد. سپس به تدریس آلمانی و فرانسوی در دانشگاه پرداخت. داستانهای کمادعا و واقعگرای او از ماجراهای پیچیدۀ جاسوسی عبارتاند ازجاسوسی که از سردسیر آمد[۴] (۱۹۶۳)، دورهگرد، خیاط، سرباز، جاسوس[۵] (۱۹۷۴)، مأموران اسمایلی[۶] (۱۹۸۰)، خانۀ روسی[۷] (۱۹۸۹)، بازی ما[۸] (۱۹۹۵)،خیاط پاناما[۹] (۱۹۹۶)،باغبان دائمی[۱۰] (۲۰۰۰). لوکار در جنجال کتاب آیات شیطانی نوشتهی سلمان رشدی به انتقاد از این نویسنده پرداخت و اعلام کرد هیچ کس حق اهانت به یک دین عظیم را ندارد.