لیسک
لیْسَک (slug)
شکمپایی[۱] خشکیزی، و نوعی نرمتن[۲]. بدنی نرم دارد و وابستۀ حلزونها[۳]ست، اما فاقد صدف است یا صدفی بسیار تحلیلرفته دارد. همۀ لیسکها دارای پوششی محافظتی از مادۀ لعابیاند، و سری مشخص با تانتاکولها[۴]ی بیرونزده دارند. چشمها در انتهای تانتاکولها قرار گرفته است و برای بوییدن و یافتن غذا بهکار میروند. لیسکها نرمادهاند و هر دو اندام نر و ماده را دارند. با آنکه میتوانند خود را بارور سازند، اما معمولاً با دیگری جفت میشوند. لیسکها حداکثر بهمدت سه سال زندگی میکنند و از بیمهرگان[۵]اند. بدن لیسکها بهراحتی آب از دست میدهد. بنابراین برای جلوگیری از خشکشدن، لیسکها در شب، یا هنگام مرطوببودن زمین بیرون میآیند و تغذیه میکنند. در فصل خشک در شکافها پناه میگیرند، زیر صخرهها مخفی میشوند، یا زیر زمین حرکت میکنند و دنبالهای از مخاط لعابی برجای میگذارند.
لیسکهای خشکی متعلق به دو گروهاند: پشتمدور[۶]، و تیغهدار[۷]. لیسکهای پشتمدور، نظیر آنهایی که در باغها یافت میشوند، معمولاً حدود دو تا سه سانتیمتر طول و بدنی سوسیسمانند، گوشتی و نرم دارند. لیسکهای تیغهدار، نظیر لیسک خاکستری بزرگ[۸]، معمولاً طویلترند. طول آنها به ۲۰ سانتیمتر میرسد و دارای یک لبه یا تیغه در امتداد پشتشاناند. لیسکها در شاخۀ جانوری نرمتنان[۹]، ردۀ شکمپایان[۱۰] (لیسکها[۱۱] و حلزونها) قرار دارند. شکمپایان بیش از ۴۰هزار گونه دارند و بیشتر لیسکهای زمینی و آب شیرین متعلق به یک گروه، با نام ششداران[۱۲]اند. تعداد زیادی از گونههای خشکی لیسک معمولی باغ[۱۳] Arion hortensis، و لیسک خاکستری بزرگ Limax maximus را دربرمیگیرند. لیسک خاکستری مرغزار[۱۴] Deroceras reticulum گونۀ بریتانیایی معمول، و آفت غلات و گیاهان باغی است.