مالیات بندی
مالیاتبندی taxation
پولی که دولت برای تأمین مخارج عمومی از قبیل کالا و خدمات از اشخاص و سازمانها میگیرد. مالیاتبندی میتواند مستقیم[۱] (کسر از درآمد) یا غیرمستقیم[۲] (افزوده بر قیمت خرید کالاها و خدمات، یعنی مالیات بر مصرف) باشد. نسبت مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم در مجموع درآمدهای مالیاتی از کشوری به کشور دیگر بسیار متفاوت است. مالیاتبندی در بریتانیا در مقایسه با سایر اعضاء سازمان همکاری اقتصادی و توسعه[۳] در حدی کمتر از متوسط است. مالیاتها ممکن است تصاعدی[۴]، متناسب[۵] یا نزولی[۶] باشند. مالیات تصاعدی مالیاتی است که متناسب با افزایش درآمد افزایش مییابد؛ مثلاً، کسانی که درآمد بالاتری دارند نرخ مالیاتشان بیشتر است. مالیات متناسب در همۀ سطوح درآمد نسبت یکسانی دارد. در مالیاتبندی نزولی با افزایش درآمد نسبت کمتری از آن به صورت مالیات دریافت میشود، پس تأثیر آن بر افراد کمدرآمد در مقایسه با ثروتمندان بیشتر است. مالیاتهای غیرمستقیم نزولیاند. مالیاتبندی، سیاست اقتصادی و اجتماعی مهمی است. مثلاً، دولت با وضع مالیات بیشتر برای اغنیا و برگشت دادن بخشی از درآمد مالیاتی جمعآوریشده در شکل منافع اجتماعی میتواند ثروت را از طبقۀ متمولین به طبقۀ فقرا منتقل کند. نرخهای مالیاتی، که وزیر خزانهداری[۷] هر سال در بریتانیا در بودجۀ سالانه[۸] تعیین میکند، برای اقتصادی بزرگ اهمیت بسیاری دارد. کاهش در جمع مالیاتی که دولت دریافت میکند، به افزایش تقاضا و گسترش فعالیتهای اقتصادی میانجامد. افزایش در نرخهای کلی مالیات برای کاهش نرخ رشد، و به ویژه کنترل تورم طراحی میشود. بسیاری از کشورها برای پرداخت مخارج دولت محلی (گاهی همراه با کمکهای دریافتی از دولت مرکزی) مالیات بر املاک محلی و یا مالیات بر درآمد محلی دارند. در بریتانیا، این نوع مالیات، مالیات شورا[۹] نامیده میشود که بر پایه ارزش املاک است. این مالیات جانشین مالیات سرانه[۱۰] یا مالیات اجتماعی شد (1989ـ1993)، که برای هر شخص در سن مجاز رأیدادن وضع شده بود.
مالیات بر درآمد، معمولترین شکل مالیات مستقیم است. در بریتانیا ادارۀ دریافتهای مالیاتی این مالیات را جمعآوری میکند، یا از طریق کارفرما آن را از دستمزدهای قبل از پرداخت کسر میکند و یا از طریق پرداخت شخص مؤدی، با استفاده از سیستم خودتشخیصی[۱۱] ادارۀ دریافتهای مالیاتی مالیاتهای مستقیم دیگری نیز دریافت میکند، که از آن جملهاند: مالیات بر شرکتها[۱۲] که بر سود شرکتها وضع میشود؛ مالیات بر سود سرمایه[۱۳]، که در 1961 برقرار شد تا از کاربرد سرمایه به منزلۀ درآمد مالیاتناپذیر جلوگیری شود؛ و مالیات بر ارث[۱۴]، که بر اموال شخص متوفی تعلق میگیرد. در مقایسه با ایالات متحد امریکا، مالیاتهای مستقیم در بریتانیا نسبت بالاتری دارند، در حالیکه در ایالات متحده مالیاتهای غیرمستقیم نسبت بالاتری دارند. انتقاد از نرخهای بالای مالیات بر درآمد مبین آن است که این نرخها پایۀ مالیاتی را محدود و مؤدی را به فرار مالیاتی ترغیب میکنند. این امر موجب شد برخی از اقتصاددانان «مالیات مقطوع[۱۵]»، مالیات متناسب بر مبنای نرخ واحد پایین، را پیشنهاد کنند. در اروپا، شکل استاندارد مالیاتبندی غیرمستقیم، مالیات بر ارزش افزود[۱۶] است. در بریتانیا مالیاتهای غیرمستقیم، در شکل مالیات بر کالاهای تولید داخلی[۱۷] تنباکو، شراب، آبجو، و بنزین وضع شده است. نرخهای بالای مالیاتی با اهداف بهداشتی و زیستمحیطی تعیین میشوند. ادارۀ گمرک[۱۸] مسئول جمعآوری مالیات بر ارزش افزوده و مالیات بر کالاهای تولید داخلی است. منتقدین نظام کنونی مالیاتی بریتانیا پیشنهادات متعددی عرضه کردهاند، که برخی از آنها عبارتاند از مالیات بر مخارج[۱۹] که فقط بر درآمد خرج شده وضع میشود؛ و نظام اعتبار مالیاتی[۲۰] که تحت آن سطحی از درآمد برای شخص تضمین میشود که مزایای بیمۀ اجتماعی به عنوان درآمد ضروری از آن حمایت میکند، و مالیاتبندی فقط از بالای آن سطح آغاز میشود. مورد آخر با هدف حذف «ورطۀ فقر[۲۱]» طراحی شده است که طبق آن شخصی که عواید بیمه بیکاری از دولت دریافت میکند، اگر با دستمزد پایین شاغل شود ممکن است کاهش درآمد یا زیان خالصی داشته باشد.
- ↑ Direct
- ↑ Indirect
- ↑ (Organization for Economic Cooperation and Development (OECD
- ↑ Progressive
- ↑ Proportional
- ↑ Regressive
- ↑ Chanceller of the Exchequer
- ↑ Annual Budget
- ↑ Council tax
- ↑ Poll tax
- ↑ Self-assessment
- ↑ Corporation tax
- ↑ Capital Gains tax
- ↑ ingeritance tax
- ↑ flat tax
- ↑ (Value-added tax (VAT
- ↑ excise duties
- ↑ Customs and Excise
- ↑ exponditure tax
- ↑ taz-credit system
- ↑ poverty trap