مانی (۲۱۶ـ۲۷۶م)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

مانی (۲۱۶ـ۲۷۶م)

مانی
زادروز ۲۱۶م
درگذشت ۲۷۶م
ملیت ایرانی
شغل و تخصص اصلی پیامبر
آثار ارژنگ
گروه مقاله ادیان و فرقه های غیر اسلام

از مصلحان ایران باستان به روزگار ساسانیان. مانی از اشراف پارتی بود که در سال ۲۱۵م در ماردین در کنار رود دجله در ناحیۀ سلوکیه متولد شد. پدرش فاتک (پاتک) و مادرش پوسیت یا مریم، از مردم همدان بودند. محل تولد وی را بابِل نیز نوشته‌اند که نباید درست باشد. مانی در ۲۴سالگی (۲۴۰م) ادعای نبوت کرد. پیروز، پسر اردشیر بابکان و برادر شاپور اول ساسانی (۲۴۰ـ۲۷۰م) به دین مانی درآمد و او را به شاپور معرفی کرد. پس از چندی، شاپور مانی را از ایران بیرون راند. پس از مرگ شاپور، مانی که سال‌ها در هند و تَبَّت و چین تبلیغ کرده بود به ایران بازگشت و هُرمَزد (۲۷۰ـ۲۷۳م) مانی را گرامی داشت. پس از مرگ هُرمَزد، بهرام اول (۲۷۳ـ۲۷۶م) مانی را تحت تعقیب قرار داد و به تحریک کرتیر، موبدان موبد، او را به‌دار آویخت. مانی برای تبلیغ دین خود شیوه‌های جدیدی بنیاد نهاد؛ او که نقاشی چیره‌دست بود کتابی مصور داشت به نام اَرژَنگ یا اَرتَنگ تا به مردم بی‌سواد مبانی فکری کیش خود را بیاموزد. همچنین کتاب مصور دیگری به نام شاپورگان تقدیم شاپور اول کرده بود. مهم‌ترین آثار او و پیروانش، در ناحیۀ تورفان (ترکستان) به‌دست آمده است. هنرمانویان تا سال‌ها پس از انقراض ساسانیان، در نگارگری ایران در دوران اسلامی تأثیر گذاشت. مانویان پس از قتل مانی به ترکستان گریختند. در قرون ۸ـ۹م مانویت دین رسمی ترکان اویغوری شد و در پایتخت ترکستان، شهر خوچو، معابد مانوی برپا شد. از غارهای خوچو نقاشی‌های بسیار زیبایی از قدیسان مانوی و نیز تصاویری که بیانگر ‌اندیشه‌های مانوی‌اند کشف شده است. دین مانی آمیزه‌ای از ادیان زروانی، مِهری، بودایی، مَسیحی، یونانی و زَردُشتی بود که اساس آن نبرد ابدی نور و ظلمت است. برای مانی تاریکی یا ظلمت سرنوشت محتوم عالم است و ظلمت سرشتی آگاه دارد. مانی خدای اعلا را زروان می‌نامید. او عالم را ترکیب نور و ظلمت می‌پنداشت که در آن ظلمت غلبه دارد اما در آخرالزمان نور و ظلمت جدا شده و صلح ابدی فرامی‌رسد. مؤمن آن است که از مادیات دوری کند، گوشت و شراب و زن و ثروت را ترک گوید. از نظر مانی، جهان از دو اصل نیک و بد آغاز شد؛ نیکی پنج مظهر دارد که واسطۀ خالق و مخلوق‌اند: ادراک، خرد، اندیشه، تامل، و اراده. بدی نیز پنج مظهر دارد: مه، آتش مخرب، باد مهلک، آب گل‌آلود، و تاریکی. مانی تاریکی را سرآغاز خلقت می‌پنداشت؛ در آغاز تاریکی بر روشنایی تاخت و روشنایی برای دفاع از خود مادر زندگانی را آفرید. مانی، زَردُشت، بودا، و مسیح را تأیید می‌کرد و دربارۀ مسیح می‌گفت که او روح محض بود و جسم نداشت و شخص مصلوب یهودا بود.