ماورای قفقاز
ماوَرای قَفْقاز (Transcaucasia)
(یا: قفقاز جنوبی) ناحیۀ جغرافیایی در جنوب کوههای قفقاز[۱]، شامل کشورهای مستقل ارمنستان، آذربایجان، و گرجستان[۲]. این اصطلاح را که به معنی آنسوی کوههای قفقاز است، نخستین بار اروپاییان و روسها دربارۀ نواحی و دامنههای جنوبی این رشتهکوهها بهکار بردند. در متون فارسی عربی به این ناحیه و نواحی شمالی کوههای قفقاز کلاً قفقاز میگفتند و تفکیکی میان شمال و جنوب آن قائل نبودند. ماورای قفقاز از شمال به کوههای قفقاز، از جنوب به مرزهای ترکیه و ایران، و از غرب و شرق به ترتیب به دریای سیاه[۳] و دریای خزر[۴] محدود میشود. مساحت آن ۱۸۶,۱۰۰ کیلومتر مربع است. کشورهای ماورای قفقاز تولیدکنندگان عمدۀ نفت، سنگ منگنز، چای، و مرکبات بهشمار میروند. از زمان فروپاشی اتحاد شوروی[۵] و کسب استقلال این کشورها، این ناحیه شاهد مناقشات جداییطلبانۀ خونین، بهویژه در ناگورنوـقراباغ[۶] (آذربایجان)، اَبخاز[۷]، و اوستیای جنوبی[۸] (هر دو در گرجستان) بوده است. از سرزمینهای ماورای قفقاز، گرجستان در اوایل قرن ۱۹ داوطلبانه به روسیه پیوست، در حالیکه در اواخر همان قرن روسیه بقیۀ منطقه را از ایران و ترکیه گرفت. این انضمام غالباً با رضایت یا حتی حمایت ساکنان بومی صورت گرفت. دورۀ سلطۀ روسیه با پیشرفت سریع اقتصادی و فرهنگی و پیدایش طبقۀ روشنفکر بومی با دیدگاههای استقلالطلبانه همراه بود. پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه[۹]، این ناحیه با جدایی از روسیه، فدراسیون ماورای قفقاز[۱۰] را تشکیل داد، اما ارتش سرخ[۱۱] با کمک کمونیستهای محلی در ۱۹۲۰ آنجا را فتح کرد و سپس آن را جمهوری شوروی سوسیالیستی فدراتیو ماورای قفقاز[۱۲]، با مرکزیت تفلیس، نامید (۱۹۲۲) و این جمهوری در ۱۹۳۶ به سه جمهوری مستقل شوروی تقسیم شد: جمهوری شوروی سوسیالیستی گرجستان؛ جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان، و جمهوری شوروی سوسیالیستی ارمنستان؛ ابخاز، اوستیا و آجاریا نیز جمهوریهای خودمختار شدند. اهالی ماورای قفقاز، بهویژه ارمنیها و گرجیها، در حیات سیاسی روسیه در سراسر دورههای تزاری[۱۳] و شوروی نقش مهمی داشتند. یوسیف استالین[۱۴]، و ادوارد شواردنادزه[۱۵]، آخرین وزیر امور خارجۀ شوروی، که بعدها رئیسجمهور گرجستان شد، در این ناحیه زاده شدهاند.