مجرد (ادبیات)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

مُجَرَّد (ادبیات)

(یا: معطّل؛ در لغت به‌ معنای برهنه‌کردن) اصطلاحی در بدیع. شعری که همۀ حروفِ به‌کاررفته در آن، بی‌نقطه باشد: عماد عالم عادل، سِوار ساعد مُلک/ اساس طارم اسلام و سرور عالم (مجیرالدین بیلقانی).