محفوظ، نجیب (قاهره ۱۹۱۱ـ۲۰۰۶)
مَحْفوظ، نَجیب (قاهره ۱۹۱۱ـ۲۰۰۶)
نجیب محفوظ | |
---|---|
زادروز |
قاهره ۱۹۱۱م |
درگذشت | ۲۰۰۶م |
ملیت | مصری |
تحصیلات و محل تحصیل | فلسفه از دانشگاه قاهره |
شغل و تخصص اصلی | داستان نویس |
آثار | دزد و سگ ها (۱۹۶۱) |
گروه مقاله | ادبیات عرب |
جوایز و افتخارات | نوبل ادبیات (۱۹۸۸) |
نویسندۀ مصری. دانشآموختۀ فلسفه از دانشگاه قاهره بود. درخشانترین داستاننویس امروزی جهان عرب است و در ۱۹۸۸ برندۀ جایزۀ نوبل در ادبیات شد. این جایزه ثمرۀ پنج دهۀ کار، ۳۵ رمان و چهارده مجموعۀ داستان کوتاه است. محفوظ نوشتن را با الهام از سلامه موسی و نگارش داستانهای کوتاه آغاز کرد. تا اوایل ۱۹۷۰ کارمند کشوری در حوزۀ فرهنگ (ازجمله سینما) بود. در این ایام بازنشسته شد. در حیات کاری محفوظ، چند نقطۀ عطف دیده میشود، ازجمله در اوایل دهۀ ۱۹۴۰، یعنی زمانی که طرحهای خود را برای نوشتن رمانهای تاریخی (پس از خلق سه اثر) کنار گذاشت و توجه را به هممیهنانش در قرن ۲۰ و نحوۀ برخورد آنان با مسائل رودررویشان معطوف کرد. با رمانهایی، چون قاهرۀ جدید (۱۹۴۶) ملاکی تازه برای قصهنویسی سوسیال رئالیستی عربی به دست داد. نقطۀ اوج این رشته از آثارش، سهگانه (۱۹۵۶ـ۱۹۵۷) است که در آستانۀ انقلاب ۱۹۵۲ منتشر شد. در این اثر ۴۰ سال تلاطم اجتماعی و سیاسی مصر، به صورتی دلکش در ترسیم زندگی، عشقها، کینهها، پیشهها، بحرانهای مذهبی و درگیریها در جنبشهای گوناگون سیاسی سه نسل از یک دودمان مصری، بازتاب یافته است. این اثر عظیم، که برندۀ جایزۀ دولتی مصر شد، در دورۀ بحران سوئز (۱۹۵۶) و افزایش قدرت و نفوذ ناصر و مصر در جهان عرب و فراسوی آن منتشر گشت. در این کتاب فرم داستانی، بهشیوهای استادانه، مبارزات منتج به انقلاب را بهشکلی بیهمانند منعکس میکند. ۱۹۵۹ سال مِحوری دیگری در کار محفوظ است. در این سال روزنامۀ الاهرام جنجالیترین اثر او، بچههای محله ما را چاپ کرد. از دید خوانندگان، این اثر تغییر مسیری آشکار از راهی بود که در سهگانه و رمانهای پیش از آن پیموده شده بود. با آنکه تنی چند از ناقدان، درونمایۀ آن را نقش دین در جهان زیر سیطرۀ علم دانستهاند، اما بر این نکته تکیه کردهاند که این دستمایه و برخی از تکنیکهای اثر، در کتابهای پیشین محفوظ نیز دیده میشود. هیاهویی که بر سر این کتاب برخاست، سبب ممنوعیت آن در مصر شد، اما در ۱۹۶۷، در لبنان به طبع رسید. دفاع محفوظ به هنگام دریافت جایزۀ نوبل از سلمان رشدی، نویسندۀ آیات شیطانی، مسلمانان را به مخالفت با محفوظ و کتاب بچههای محلۀ ما برانگیخت و نویسنده در سوءقصدی به جان او مجروح شد. دزد و سگها (۱۹۶۱) را میتوان نقد جریان انقلاب در این دهۀ پرآشوب شمرد. این جریان در جنگ ژوئن ۱۹۶۷، در سکونی خفتبار فروخفت. محفوظ پس از این رویداد ویرانگر، با دقتی خارقالعاده، به نوشتن یک رشته داستانهای رازآمیز و نمادین و تصویرکردن جهانی سرشار از ناخودباوری و تهمتهای متقابل پرداخت. با صعود سادات به قدرت (۱۹۷۰)، بازگشت به گذشته، مشغولیت ذهنی بسیاری از نویسندگان مصری شد و مَرایا (۱۹۷۲) اثر این دورۀ محفوظ است. محفوظ پس از بازنشستگی دعوت الاهرام را برای نوشتن ستونی هفتگی پذیرفت که در آن اندیشههای خویش را دربارۀ اوضاع بینالمللی و داخلی بیان میکرد. سیاستهای جدید سادات، نجیب محفوظ را بر آن داشت که قلم را به موضوعاتی چون کمبود مسکن، فرصتطلبی طبقۀ جدید تجار، نقش مذهب تودهپسند در مصر معاصر، و کلبیمسلکی بسیاری از روشنفکران معطوف گرداند. آثار بعدی محفوظ از تازگی تهی است و غالباً درونمایههای گذشته در آنها تکرار میشود. نقش پیشاهنگی او را اکنون نویسندگان نسل جوانتر برعهده گرفتهاند. محفوظ از آوردن زبان گفتاری پرهیز دارد، اما زبان گفتوشنود در آثارش نرم و روان است و برخی از ساختارهای عربی محاورهای را بهکار میگیرد. نهایت استادی محفوظ تلفیق سبک با روایت است و راز تشخّص نویسندگی او در همین مهارت نهفته است. رماننویسی عربی با آثار محفوظ به بلوغی واقعی رسیده است.