مدرنیسم (هنر و ادبیات)
مُدرنیسم (هنر و ادبیات)(modernism)
در هنر، اصطلاحی کلی در توصیف کوشش آگاهانهای که در قرن ۲۰ برای گسستن از سنّتهای هنری قرن ۱۹ انجام شد، و طی دوران بین جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ـ۱۹۱۸) و جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ـ۱۹۴۵) شدّت گرفت. گرایش به فرم، و کاوش در تکنیک، در مقابل محتوا و روایت، اساس مدرنیسم است. در هنرهای بصری[۱]، بازنمایی[۲] جای خود را به انتزاع[۳] داد (← هنر_انتزاعی[۴]). در ادبیات، نویسندگان با روشهای جانشین قصهگویی متوالی مرسوم، با نقل قصه از دیدگاههای مختلف طبعآزمایی کردند (مثل شیوۀ موسوم به جریان سیّال ذهن[۵] که در آن نویسنده خود را در ذهن یک شخصیت داستان فرض میکند). در موسیقی، مفهوم سنّتیِ گام[۶] مورد تعرض آتونالیته[۷] واقع شد؛ و در معماری، اصالت تزیین، دربرابر کارکردگرایی[۸] اعتبار خود را ازدست داد.مدرنیسم ادبی. عوامل مؤثر را در مدرنیسم ادبی در حوزۀ ادبیات داستانی اروپا میتوان یافت (مثلاً در آثار مارسل پروست[۹]، نویسندۀ فرانسوی). در زبان انگلیسی، مدرنیسم در انگلستان و امریکا تمرکز یافت. تیاس الیوت[۱۰]، شاعر و منتقد و نمایشنامهنویس انگلیسیـامریکایی، جیمز جویس[۱۱]، نویسندۀ ایرلندی، و دیاچ لارنس[۱۲] و ویرجینیا وولف[۱۳] نویسندگان انگلیسی از مدرنیستهای پرنفوذ انگلستان بودند. الیوت خود از اِزرا پاوند[۱۴] تأثیر پذیرفت، که شاعر و منتقد پرنفوذ مدرنیست در امریکا بود. منتقدان مدرنیسم، نوعی خشکی در آن دیدهاند که کیفیتی غیرانسانی بدان میبخشد. پُستمدرنیسم[۱۵] بهمنزلۀ واکنشی دربرابر مدرنیسم سربرآورده، اما ناچار به رقابت با انواع جریانهای جدید و منشعب از مدرنیسم شده است، همچون شیوۀ هایتِک[۱۶] در معماری. الیوت نگران بیهدفیِ جامعه و ادبیات مدرن بود، و در اشعار حسرتآلودی همچون عاشقانۀ جِی آلفرد پروفراک[۱۷] (۱۹۱۷) وزمین مرده[۱۸] (۱۹۲۲) بدان پرداخت. او در اشعارش از زبان گویندگان مختلف سخن میگوید و تأثیرات فرهنگها و دورههای ادبی دیگر را بهخدمت میگیرد. اینگونه ساخت نقیضه[۱۹]، تمهید مهمی برای مدرنیستها شد؛ ازجمله الیوت، و جیمز جویس که در کتابهایش از درونمایۀ بیپرده و روشهای تازۀ روایت، کمک میگیرد و دشواری زبانی و روایی فزایندۀ ادبیات مدرنیستی را نشان میدهد. مجموعۀ داستانهای کوتاه جویس با نام دوبلینیها[۲۰] (۱۹۱۴)، که در دوبلین اتفاق میافتد، کمترین ابهام را دارد. چهرۀ هنرمند در جوانی[۲۱] (۱۹۱۶) تحول شخصی و زبانی یک نویسندۀ جوان را دنبال میکند. اولیس[۲۲] (۱۹۲۲) شاهکاری در ساخت نقیضه و بدل است. و شبزندهداری خانواده فینگن[۲۳] (۱۹۳۹) دشوارترین کتاب جویس، بهویژه از حیث بازیهای زبانی، است. دیاچ لارنس که پسران و عشاق[۲۴] (۱۹۱۳)، رنگینکمان[۲۵] (۱۹۱۵)، و زنان عاشق[۲۶] (۱۹۲۱) را نوشت، در ترسیم صریح تمایلات جنسی مبتکر بود و بیشتر به طبقۀ کارگر و قشر پایین طبقۀ متوسط، توجه میکرد. پرآوازهترین رمان او با نام فاسق خانم چترلی[۲۷] (۱۹۲۸)، بهاتهام وقاحت توقیف شد، و در انگلستان تا ۱۹۶۰ بهصورت کامل انتشار نیافت. داستانهای کوتاه و اشعار او نیز ارزشمندند. گروه بلومزبری[۲۸]، جمعی هنرمند و نویسنده که در محلۀ بلومزبری لندن متمرکز بودند، هنرمندانی پیشتاز و مدرن بهشمار میرفتند. ویرجینیا ولف، نویسندۀ انگلیسی، مشهورترین عضو گروه بود. آثار او را اغلب از سنخ «جریان سیال ذهن» شناختهاند، ولف از این شیوۀ مدرن برای بیان تجربههای درونی سود میجست. همچنین او نیز همچون بسیاری از دیگر مدرنیستها به مقولۀ ناتوانی زبان در بیان تجربهها توجه میکرد؛ چنان که برای مثال در آنِ واحد میتوان احساسات و افکار بسیاری را درک کرد، اما فقط یکی از آن را در هر لحظه میتوان بر زبان آورد. مضامین اصلی کتابهایش ازجمله خانم دالووِی[۲۹] (۱۹۲۵)، بهسوی فانوس دریایی[۳۰] (۱۹۲۷)، و موجها[۳۱] (۱۹۳۱) از این دستاند.
- ↑ visual arts
- ↑ representationalism
- ↑ abstraction
- ↑ abstract art
- ↑ stream of consciousness
- ↑ key
- ↑ atonality
- ↑ Functionalism
- ↑ Marcel Proust
- ↑ T S Eliot
- ↑ James Joyce
- ↑ D H Lawrence
- ↑ Virginia Woolf
- ↑ Ezra Pound
- ↑ postmodernism
- ↑ high-tech
- ↑ The Love Song of J Alfred Prufrock
- ↑ The Waste Land
- ↑ parody
- ↑ Dubliners
- ↑ A Portrait of the Artist as a Young Man
- ↑ Ulysses
- ↑ Finnegan’s Wake
- ↑ Sons and Lovers
- ↑ The Rainbow
- ↑ Women in Love
- ↑ Lady Chatterley’s Lover
- ↑ Bloomsbury Group
- ↑ Mrs Dalloway
- ↑ To the Lighthouse
- ↑ Waves