مرگ خدا
مرگ خدا[۱]
اصطلاحی مبنی بر عدم وجود خدا. این ادعا که خدا مرده است، ابتدا در قرن نوزدهم توسط مینلندر[۲] و سپس نیچه[۳] و سارتر [۴]مطرح کردند. به نظر می رسد این دعوی شیوهی زنده پر شوری برای این موضوع است که خدایی وجود ندارد و اعتقاد به او دیگر اعتبار خود را از دست داده است. در سالهای اخیر گروهی از متألهان امریکایی معتقد به مرگ خدا دو باره این دعوی را زنده کردهاند. آنها دیدگاه خود را الهیات بنیادی[۵] مینامند و میخواهند با قطع نظر از وجو خداوند، دیندار باشند؛ در حالی در خلائی مقدس دیندار میمانند.
منابع:
1-ریس، ویلیام، فرهنگ فلسفه،1399، ترجمه، اعوانی، غلامرضا و دیگران ، چاپ اول، تهران، انتشارات موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران.