مرید
مُرید
(در لغت بهمعنی ارادتمند و هواخواه) اصطلاحی عرفانی با سه معنیِ متفاوت: ۱. بهمعنی آن کس که در آغاز سلوک و تهذیب نفس است و عمدۀ اشتغال او به مرحلۀ ترک رذایل و اِعراض از لذّات دنیوی است. چنین فردی، در میانِ دو وادیِ خوف و رجاء (بیم و امید) در تحیّر است و هر لحظه، بهسبب وحشت از رانده شدن از درگاه، در تبوتاب به سر میبرد. چون فرد، از این مرحله بگذرد، و سلوکِ فضایل را آغاز کند، او را سالک خوانند؛ ۲. مرید بهمعنی المریدلله، چنین مریدی، تمامی اراده را از خود سلب کرده و تنها در گرو ارادۀ خداوند است. در این معنی، دو اصطلاحِ مرید و عارف یکسان است؛ ۳. بهمعنی ارادتمند، در ادوار متأخّر تصوّف، به حاشیهنشینانِ شیخ یا مرادی که توانِ ادارۀ اطرافیان را داشته باشد، مرید میگفتند. مرید در این معنی اخیر، نه تنها حکایت از ورودِ فرد در وادی تهذیب و سلوک ندارد، که گاه نشانۀ بیشخصیّتی و بیارادگیِ منفی افراد است.