مصر باستان، دین
مصر باستان، دین (Egyptian religion)
نظام معتقدات و آیینهای مصر باستان، که از پرستش جانوران توتمی به نشانۀ نیاکان قبیله (کلان[۱]) سرچشمه گرفت و در دورههای بعد با الهیات انتزاعیِ کاستی راهبانی تلفیق شد که توتمهای مناسب را بهمنزلۀ نمادهایی از خدایانی که صفات پیچیده داشتند، حفظ کردند.
آیین اصلی. ازیریس[۲]، خدای جهان مردگان، بود. جاودانگی که از طریق مناسک جادویی مومیاییکردن به فراعنه اعطا میشد، در آغاز حق انحصاری شاهان بود، اما در دوران سلطنت جدید[۳] همۀ کسانی که استطاعت داشتند از آن برخوردار میشدند و آنها را با کتاب مردگان[۴] بهخاک میسپردند. قوش برای رع[۵] و هوروس[۶]، خدایان آفتاب؛ ایبیس[۷] (پرندهای شبیه لکلک با منقار خمیده) برای تحوت[۸]، خدای حکمت؛ شغال برای آنوبیس[۹]، خدای پایینترین درجات زمین و حامی حنوط؛ و گربه برای باستت[۱۰]، تجسم گرمای خورشید، جانوران مقدس بهشمار میرفتند. داستان ازیریس، سوگواری خواهر و زنش ایزیس/ایسیس[۱۱] در مرگ او و حیات مجدد وی را در آیینهای باروری زمین، در مراسمی شبیه مراسم تموز[۱۲]، خدای باروری سومریان[۱۳]، به نمایش میگذاشتند. در دوران سلطنت دودمان هجدهم آمون[۱۴]، از خدایان بومی تِبِس (طیوه)[۱۵]، به بالاترین درجه ارتقا یافت و بهصورت تجسم وحدت ملی بازیافتۀ مصریان درآمد. فرعون آخِناتون[۱۶] تلاش کرد که آیین توحیدی آتون[۱۷] (قرص خورشید) را بهمثابۀ تنها خدای ملی تثبیت کند، اما توفیق نیافت.
عالَم دیگر. آرزوی همه آن بود که پس از مرگ به ازیریس در سرزمین باختر[۱۸] ملحق شوند. کتاب مردگان که به کتاب ظهور در روز[۱۹] نیز معروف بود، به مراسم خاکسپاری اختصاص داشت و راهنمای روح پس از مرگ در دوئات[۲۰]، جهان مردگان، بهشمار میرفت. بقا در عالم پس از مرگ منوط به جلوگیری از فساد جسم بود، که خود این امر استفاده از روشهای دقیق و پیچیدۀ حنوط و مومیاییکردن را ایجاب میکرد. برطبق عقیدۀ رایج در آن زمان، جسم و محتویات گور طی تشریفاتی که به گشودن دهان[۲۱] معروف بود، حیات دوباره مییافتند و کسانی را که استطاعت داشتند با متونی حاوی سرود و اوراد مفید برای سفرشان در جهان دیگر دفن میکردند.
تعویذها و نشانهها. تعویذ یا حِرز در سراسر تاریخ مصر از آنرو رواج بسیار داشت که گمان میرفت دارای قدرت جادویی است. جُعَل یا سرگین غلتان که غالباً بهعنوان مهر سلطنتی یا تغویذ بهکار میرفت، ازجمله نقشهای متداول بود و نماد خِپرِی[۲۲]، خدای آفریدگار، محسوب میشد؛ اَنْخ[۲۳] نماد زندگی بود و شِن[۲۴] دایرهای با خطی مماس، نماد حمایت انگاشته میشد.
اسطورههای آفرینش در مصر. در احادیث و آیینهای گوناگون دینی مصریان روایات متعددی از خلق جهان نقل شده است. در هِلیوپولیس[۲۵] عقیده بر آن بود که آتوم[۲۶] نخست از نون[۲۷]، هاویۀ آب آغازین، روی تلّی ظاهر شد و شو[۲۸] (هوا) و تِفنوت[۲۹] (ابر) را آفرید که در کنار هم نوت[۳۰] (آسمان) و گِب[۳۱] (زمین) را پدید آوردند. زمین را عموماً صفحۀ گرد و مسطحی میپنداشتند که روی «نون» شناور است و کوهها که نگهدارندۀ آسماناند، زمین را احاطه کردهاند. این نظریه در ممفیس[۳۲] شرح و تفصیل بیشتری یافت و پتاح[۳۳]، در مقام آفریدگار، به آن افزوده شد. از چگونگی خلقت انسان هیچ شرحی در دست نیست، اما برخی قطعات بهجامانده حاکی از آناند که خنوم[۳۴]، خدایی با سر قوچ، نخستین انسان را با چرخی کوزهگری پدید آورد.
خورشید در دین مصر باستان. خورشید بهشکلهای مختلف تصویر شده است، اما بیشتر بهصورت صفحۀ گرد سرخی نشان داده میشود که جُعَلی آن را در میان پاهای جلو گرفته است؛ صفحۀ گرد نماد بذر یا منشأ حیات نو است که طلوع خورشید حامل آن است، مثل سرگینی که جعل در آن تخم میگذارد. موافق این تصور، خورشید هر صبح از میان دو کوه برمیآمد و پهنۀ آسمان را در قایقی میپیمود تا به مغرب میرسید و در آنجا بر قایق دیگری سوار میشد و از زیر زمین بهسمت مشرق بازمیگشت. در روایات دیگر، خورشید را کودکی میانگاشتند که داخل دهان الهۀ آسمان میشود و پس از گذشتن از درون او، صبح بعد بار دیگر بهدنیا میآید؛ در برخی از روایات نیز این الهه به هیئت گاوی آسمانی و خورشید بهصورت گوسالهای تصویر شدهاند. این روایتها مانعةالجمع نبودند و با هم تلفیق میشدند، بهطوری که خدای آفتاب را گاه به هیئت انسانی تصویر میکردند که سوار بر قایقش از روی شکم گاو آسمانی میگذرد. هاتهور[۳۵]، مادهگاو آسمانی و همسر هوروس، در آغاز یکی از خدایان بود که بعداً در نوت، الهۀ آسمان، تحلیل رفت. نفتوس[۳۶]، خواهر ایزیس/ایسیس، نیز احتمالاً نماد غروب خورشید بوده است و پس از کشتهشدن او، ازیریس بهدست همسرش سِت[۳۷]، در عزای او به هیئت زغنی سوگواری میکند.
سیر تحول دین در مصر. دین در مصر قدیم بهخلاف ادیان یهودی و مسیحی، واجد نظام سازمانیافتهای از باورهای دینی یا خدایی قادر و واحد نبود. بهجای آن مجموعهای از خدایان و آیینهای متعدد وجود داشت که منعکسکنندۀ جریانهای مختلف باورها و مناسک مصریان بودند. اعتقادات و آیینهایی که همچون دین یونانیان و رومیان در زمانها و مکانهای مختلف تحول یافته بودند. مصر به نومه[۳۸]هایی (مناطق اداری) تقسیم میشد و هریک از این مناطق خدایان سهگانهای داشت. همزمان با برقراری وحدت سیاسی در کشور، بسیاری از کیشهای بومی نیز با یکدیگر ادغام شدند تا پیروان بیشتری را جذب کنند. مثلث ازیریس، ایسیس، و هوروس در آغاز بر یک نومه نظارت داشتند، اما بعداً بهسبب محبوبیتشان به خدایان ملی تبدیل شدند. محافظهکاری و مصالحه غالباً به ادغام خدایان باستانی و خدایان نوظهور انجامید که مهمترین آنها پتاحـسوکار[۳۹] و آمونـرع[۴۰] بودند. تحولات سیاسی تأثیرات دیگری بر تحول دین در مصر گذاشت؛ رقابت هوروس و سِت را احتمالاً باید منعکسکنندۀ جناحهای معارض در نخستین جنگهای داخلی بهشمار آورد. در هلیوپولیس نزدیک ممفیس، رع را خودِ آفتاب پنداشته، او را میپرستیدند و در زمان سلطنت دودمان چهارم، فرعون رسماً به پسر رع شهرت داشت. قرص بالدار خورشید که معمولاً روی سردر معابد نصب میشد، نماد وحدت رع، هوروس، و فرعون بود. کیش ازیریس طی سلطنت دودمان پنجم در دلتای نیل رواج یافت. برطبق روایات، ازیریس در جنگی که میان او و برادرش ست بر سر قدرت درگرفت، بهدست او کشته شد. سرانجام هوروس، فرزند ازیریس، ست را شکست داد و پس از بهدستگرفتن قدرت به ازیریس حیات دوباره بخشید و او را به جهان مردگان گماشت. در انقلاب اجتماعی اولین دورۀ میانه[۴۱]، همذاتپنداری یک شاه مرده با ازیریس در میان مردم رواج یافت؛ بهگونهای که کلمۀ «ازیریس» پیشوند مطلوب و متعارفی برای نامهایی در زبان مصری شد که صاحبانشان فوت کرده بودند.
ردیف | نام | نقش | هیأت | عنوان لاتین |
---|---|---|---|---|
1 | آمون | خدای شهر تب | قوچ و گاه با بدن انسان و كله قوچ | Amon |
2 | آنوبیس | خدای مقابر و نگاهبان مومیاییان | هیكلی با كله شغال | Anubis |
3 | اتوم (توم) | خدای اصلی خورشید از هلیوپولیس | مردی ریشدار و غالباً پیر | Atum (Tum) |
4 | اتون | تجسم خدای آفرینشگر در صفحه خورشید | قرص سرخفام بزرگ خورشید | Aton |
5 | احجه (بوتو) | خدابانوی نگاهبان فرعون | ماركبرا | Edjo (Buto) |
6 | ازیریس | خدای مردگان و نیز غلات | شاهی مرده و مومیایی شده | Osiris |
7 | ایسیس | خدابانوی طبیعت | موجودی پروار و دارای قدرت پرواز | Isis |
8 | ایمحوتپ | خدای پاسدار پزشكان و معمار هرم پلهای | كاهنی با سر تراشیده | Imhotep |
9 | باستت (باست) | خدابانوی پاسدار نیل و نیز شادمانی و رقص | زنی با سر گربه | Bastet (Bast) |
10 | بِس | خدای پاسدار خوشگذرانی و خانواده | مردی كوتوله و درشت | Bes |
11 | پتاح | خدای شهر ممفیس و پاسدار پیشهوران | بتی به شكل انسان | Ptah |
12 | تاورت | خدابانوی زایش كودكان | اسب آبی ایستاده با پاهای شیر و دم تمساح | Taveret |
13 | تِحوت | خدای ادب، كاتب خدایان و زمانپیما | میمونی با سر سگ | Thoth |
14 | تفنوت | خدابانوی هستی بخش شبنم | ماده شیر | Tefnut |
15 | حتحور | خدابانوی شادمانی و نماد باروری زنان | ماده گاو | Hetur |
16 | حكت | خدابانوی آبها | زنی با سر وزغ | Heket |
17 | خپری | خدای خورشید | سوسك | Khepri |
18 | خُنس | خدای ماه در تب | جوانی با سر تراشیده | Khones |
19 | خنوم | خدای آب خُنك | مردی با سر قوچ | Khnum |
20 | رع | خدای خورشید و قاضیالقضات خدایان | شیر و نیز گربه و شاهین | Ra |
21 | رنونت | خدابانوی پرستاری و پاسدار ولادت كودكان | زنی با سر مار كبری و نیز فرعون شیرخوار | Renent |
22 | سِت | خدای خشونت و توفان | گراز سیاه وحشی | Seth |
23 | سِخمت | خدابانوی ناقل ویرانی برای دشمنان رع | ماده شیر | Sekhmet |
24 | سشات | خدابانوی كتاب و كاتب خدایان | زنی با یك گل یا ستاره بر فراز سر | Seshat |
25 | سوبك (سِبِك) | خدای پاسدار خزندگان و آب | تمساح شاهینسر | Sobek (Sebek) |
26 | سوكاریس | خدای تاریكی و زوال | شاهینی مومیایی شده با تاج | Sokaris |
27 | شای | خدابانوی سرنوشت و پاسدار انسانها | بز و نیز افعی | Shai |
28 | شو | خدای نور و هوا | مردی ریشدار و نیز شیر یا ستونی از هوا | Shu |
29 | گب (جب) | خدای زمین | شاهین | Geb |
30 | مات | خدابانوی حقیقت و عدالت و نظم | زنی با پر شترمرغ به سر | Maat |
31 | مرت سجر | خدابانوی پاسدار مردم در برابر اژدر مار | عقرب | Mertseger |
32 | موت | خدابانوی تب و پاسدار نیل علیا | كركس | Mut |
33 | مین | خدای حاصلخیزی و خرمن و جادهها | مردی ریشدار و نیز نر گاو سفید | Min |
34 | نخبت | خدابانوی مصر علیا و شهر نخب | كركس | Nekhbet |
35 | نوت | خدابانوی آسمان | زنی بالدار و نیز آسمان پر ستاره | Nut |
36 | هوروس | خدای آسمان، نور و نیكویی | جنگجویی با دامن كوتاه و ریش بزی | Horus |
- ↑ Clan
- ↑ Osiris
- ↑ New Kingdom
- ↑ Book of the Dead
- ↑ Ra
- ↑ Horus
- ↑ Ibis
- ↑ Thoth
- ↑ Anubis
- ↑ Bastet
- ↑ Isis
- ↑ Tammuz
- ↑ Sumerian
- ↑ Ammon
- ↑ Thebes
- ↑ Akhenaton
- ↑ Aton
- ↑ Land of the West
- ↑ Book of Coming Forth by Day
- ↑ Duat
- ↑ Opening of the Mouth
- ↑ Kheperi
- ↑ Ankh
- ↑ Shen
- ↑ Heliopolis
- ↑ Atum
- ↑ Nun
- ↑ Shu
- ↑ Tefnut
- ↑ Nut
- ↑ Geb
- ↑ Memphis
- ↑ Ptah
- ↑ Khnum
- ↑ Hathor
- ↑ Nephtys
- ↑ Set
- ↑ Nome
- ↑ Ptah-Sokar
- ↑ Amen-Ra
- ↑ First Intermediate Peroid