معرفت
مَعرفت
(در لغت بهمعنی شناختن) اصطلاحی مشترک بین عرفان عملی و عرفان نظری. در عرفان نظری، معرفت را ادراک و احاطۀ علمی بر حقیقت اشیا، بهنحوی که هستند، دانستهاند. واضح است که، بالاترین هدف عارف معرفت خداوند و شناخت اسما و صفات علیای اوست و او میکوشد، تا با انجام ریاضت و تهذیب نفس و همنشینی با انسانهای کامل، این شناخت را بهدست آورد؛ امّا چون معرفت و احاطۀ کامل بر ذات الهی در توان هیچ موجودی نیست، و انسان نیز تنها در حدّ سعۀ وجودی خود و مرتبهای از کمال که حائز است میتواند به این معرفت دست یابد، لذا معرفت کامل خداوند را به یأس از شناخت ذات و پذیرش صفات بدون پرداختن به تأویل آنها تفسیر کردهاند. گذشته از این معرفت، عارفان با اشاره به قولِ مأثورِ «من عرف نفسه فقد عرف ربّه» از معرفت حقیقی یاد کردهاند. منظور از این معرفت، شناخت نفسْ، بهعنوان عالیترین تجلیگاه حضرت حق و معرّف او در سراسر عوالم امکانی است و کلیه مکاتب عرفانی از طریق معرفت نفس به دنبال معرفت حقاند.